به بهانه‌ اتفاق بی‌سابقه پخش « زنده » مسابقه‌ی حساس تنیس گرند اسلم بین جوکوویچ و فدرر از صدا و سیما

[PowerVu]

اتفاقی بی‌نظیر در صدا و سیما
به بهانه‌ی پخش « زنده » مسابقه‌ی حساس گرند اسلم تنیس بین جوکوویچ و فدرر

خبر کوتاه بود: پخش مسابقه‌ی تنیس نیمه‌نهایی گرند اسلم آزاد استرالیا بین فدرر و جوکوویچ به صورت زنده از شبکه‌ی ورزش سیما

اهمیت این خبر از آن جهت است که پخش زنده‌ی تنیس سطح اول جهان در سیمای جمهوری اسلامی تا کنون سابقه نداشته است، گرچه با توجه به عادی بودن پخش زنده‌ی تنیس در تمامی کشورهای همسایه، حتی افغانستان، باورش بی‌نهایت برای آدمی دشوار است که چنین می‌باید انگشت نمای جهانیان باشیم تا حدی که پخش زنده‌ی تنیس سطح اول جهان از آنتن تلویزیون دولتی کشور، برای فرزندان این سرزمین، به آرزو تبدیل شده.

در حالی که ایران، پیش از بهمن 57 میزبانی یکی از تورنمنت‌های تور جهانی تنیس در تهران را بر عهده داشته و ستارگان پرفروغ آن روزهای تنیس جهان، به راحتی به ایران رفت و آمد می‌کرده‌اند. روالی که 37 سال پیش به دلیل طاغوتی شناخته شدن این رشته‌ی زیبای ورزشی، از سوی مسئولین آن زمان، قطع شد.

نکته‌‎ی جالب این‌که تازه‌ترین و جدیدترین تورنمنت‌های تنیسی که تا به حال از صدا و سیما پخش شده، حداقل دو ماه (!) با زمان برگزاری اصلی مسابقه، فاصله‌ی زمانی داشته. بگذریم از این‌که در این فاصله‌ی دو ماهه سانسورچی محترم (!) چنان بلایی بر سر ویدیوی بازی می‌آورد که انسان را از تماشای هر نوع ورزشی پشیمان و متنفر می‌کند.

در هر صورت، اگر واقعاً چنین امری محقق شود، این نخستین بار خواهد بود که مسابقات تورنمنت‌های خارجی و سطح اول جهان در رشته‌ی تنیس، به صورت زنده از صدا و سیما پخش خواهد شد.

گرچه می‌توانم حدس بزنم، چه آش شله قلمکاری از آب درخواهد آمد، اما به نظرم اتفاق خوبیست و می‌بایست آن را به فال نیک گرفت. ( اصولاً هر نوع حرکت به جلو و فاصله گرفتن از قرون وسطا از سوی این جماعت، جای امیدواری داره. گرچه هنوز خوی داعـشی خود را با تمام وجود در خود دارند. مثل دیروز که بدون کوچکترین دخالتی از سوی نیروی انتظامی، پس از ساعت‌ها فریاد زدن و سر دادن رکیک‌ترین فحش‌ها و ناسزاها، با وحشیگری تمام، همین قماش، به روی سقف اتومبیل خانم فاطمه معتمد آریا پریده اند و سعی داشته اند مثل زامبی‌ها با شکستن شیشه، وارد ماشین شوند و ایشان را مضروب (و احتمالاً مقتول) کنند. نکته جالب این است که به دلیل حضور خانم معتمد آریا در شهر کاشان، «عزای عمومی!» اعلام شده. (جهت کسب اطلاعات بیشتر به خبرهای منتشر شده در جراید مراجعه بفرمایید. )

اما از طرف دیگر زیاد به نظرم نباید هیجان زده شد چرا که:

1. ذات طالبانی و داعشی، با نمایش پیکر ِگونی‌پیچ نشده‌ی انسان‌ها و به خصوص زنان و دختران که نیمی از جمعیت کره‌ی زمین را تشکیل می‌دهند، صد در صد مخالف است. بنابراین به احتمال قریب به یقین، شاهد جشنواره‌ای تهوع‌آور از سانسورها و قطع کردن بی حساب و کتاب تصاویر زنده‌ی مسابقه خواهیم بود. (پخش خفت بار مسابقات لیگ جهانی والیبال از صدا و سیما را به خاطر آورید.) البته تا حدی صدا و سیما در پخش این مسابقات خوش شانس نیز خواهد بود، چرا که توپ جمع‌کن‌ها در استرالیا به نسبت دیگر تورنمنت‌های جهانی تنیس، بسیار پوشیده‌تر هستند. آن هم نه به خاطر وجود گشت ارشاد (!) در ملبورن، بلکه به دلیل فراگیر بودن بیماری‌های پوستی در قاره‌ی استرالیا به دلیل تابش شدید آفتاب تابستانی در این وقت سال در نیم‌کره‌ی جنوبی.

2. به این دلیل که دستیاران ناظر محترم ِ(!) پخش شبکه‌ی ورزش، که وظیفه‌ی خطیر سانسور را بر عهده دارند، بتوانند در زمان مناسب، تصاویر خسته کننده و تکراری گل و بلبل را در میانه‌ی پخش زنده‌ی بازی، بارها و بارها به نمایش بگذارد، پخش تنیس از صدا و سیما چندین دقیقه از زمان پخش زنده‌ی اصلی، عقب‌تر خواهد بود. بنابراین ما عملاً پخش زنده‌ای با آن معنای حقیقی کلمه نخواهیم دید، بلکه پخش، با تأخیر همراه خواهد بود.

3. از آن‌جا که صدا و سیما (بر خلاف دیگر تلویزیون‌های کشورهای پیشرفته و نیمه‌پیشرفته) نشان داده که تا اجبار و زور از سوی نهادهای بین‌المللی رسانه‌ای وجود نداشته باشد، دیناری برای خرید حق پخش مسابقات ورزشی پرداخت نمی‌کند، اگر دستش به فیدهای حاضر و آماده‌ی مجانی که توسط هانترهای ماهواره‌ای شکار می‌شوند، نرسد، بنابراین، به احتمال قریب به یقین، به صورت غیرقانونی تصاویر را از Eurosport و یا beIN Sports قطر خواهد « دزدید » و سپس با اعتماد به نفس مثال زدنی، آرم و لوگوی این کانال‌ها را خواهد پوشاند. انگار نه انگار که این عمل زشت در جهان رسانه، تخلفی آشکار محسوب می‌شود و مستوجب جریمه و انزوای رسانه‌ای خواهد شد.

3. تمام هیجان تماشای یک مسابقه‌ی تنیس آن هم در این مرحله‌ی حساس از یک گرند اسلم، شنیدن واضح صدای تشویق‌ها و هیجان تماشاگران داخل استادیوم و همان‌طور صدای برخورد توپ با راکت و سطح کورت و یا اعلام نتیجه مکرر از سوی داور و فریادهای Line Judgeها در طول بازی است. اما اگر صدا و سیما، تصاویر را از کانال‌های خارجی همانند beIN Sports و Eurosport بدزدد، چون به صدای خالص استادیوم دسترسی ندارد و آوای گزارشگر عرب یا انگلیسی زبان هم در این میان، به گوش مخاطب خواهد رسید، احتمالاً کار خود را راحت می‌کند و دوباره با اعتماد به نفسی مثال زدنی (که بسیار در آن سابقه دارد)، « کلاً » صدای استادیوم را می‌بندد. نتیجه‌ی این کار، ناگفته پیداست که کسل شدن مخاطب علاقه‌مند و خواب آور شدن مسابقه برای بیننده را در پی خواهد داشت.

4. شوربختانه به دلیل مخالفت سی و چند ساله با پخش زنده‌ی تنیس در تلویزیون، در حال حاضر، هیچ گزارشگر قابلی که به مهارت‌ها یا قوانین و مقررات تنیس آشنا باشد و مثلاً تن صدایش قابل تحمل بوده و به بازی هیجان دهد، در مجموعه‌ی عریض و طویل صدا و سیما که در ظرف مدتی کوتاه بودجه‌های چند هزار میلیاردی را درون خود می‌بلعد، هنوز تربیت نشده و وجود ندارد. از سوی دیگر، تحمل شنیدن گزارش افرادی همچون شاهرخ کشاورز‬‎ که خود ادعا می‌کند که سابقاً از زمین‌های تنیس برگ درخت جمع می‌کرده اما چندین سال است که به موازات تکیه زدن بر پست‌های کلیدی در رأس فدارسیون تنیس به رغم تعویض دولت‌های مختلف، « گزارشگری » تنیس هم می‌کند و یا امثال امیراقبال شفیع با آن عینک ته استکانی کذایی که به رغم سن کم اما با پارتی پدرش (مجری برنامه ورزش و مردم) بدون پشت سرگذاشتن هفت خان رستم برای استخدام و بدون گذراندن ضوابط قانونی، از صدا و سیما حقوق دریافت می‌کند، نه تنها هیچ هیجانی را « نمی‌توانند » به مسابقه تزریق کنند، بلکه حتی سواد تحلیل و بررسی درست یک بازی تنیس را ندارند.

برای این قیاس مع الفارق، از روی گزارشگران بزرگ تنیس که تحلیل بی‌نظیرشان را در طی این سال‌ها با گوش جان شنیده‌ام، بی‌نهایت شرمسارم اما وقتی هیجان، کیفیت و بار فنی گزارش امثال Jason Goodall که یک دایرة المعارف کامل تنیس است را با موارد داخلی مقایسه می‌کنم، به این جمله‌ی معروف می‌رسم که در این زمینه هم همانند دیگر موارد ریز و درشت، « شدیداً » در زیر خط فقر به سر می‌بریم!

5. به دلیل مقارن بودن اوایل این مسابقه با اذان ظهر به افق تهران و پخش دعا و نیایش و ذکر روز پنج‌شنبه و احتمالاً برپایی نماز جماعت، بخش عمده‌ای از Warm-up و ورود باشکوه ستارگان تنیس و انجام مراسم معارفه و پرتاب سکه را نخواهیم داشت.

6. تصویر این مسابقات، با بالاترین کیفیت ممکن، به صورت HD با نسبت تصویری 16:9 از استرالیا به سرتاسر جهان پخش می‌شود. از آن‌جا که صدا و سیمای با آن ردیف بودجه‌ی کذایی و قابل توجه که همه ساله با تصویب مجلس به جیب می‌زند، هنوز بر خلاف اکثر کشورهای همسایه، در سال 2016 همچنان فاقد یک کانال مجزای HD برای پخش مسابقات ورزشی است، بنابراین تماشای سانسور شده‌ی تنیس، آن هم در کانال کم کیفیت ورزش با Aspect Ratio دستکاری شده که از لحاظ Bitrate به مراتب حتی از شبکه سه هم پایین‌تر است، برای تمام دوست‌دارانی که سال‌هاست با کیفیت HD از شفافیت تصاویر ورزشی لذت می‌برند، نه تنها جذابیتی ندارد، بلکه شاید موجب تهوع گردد و غسل مس میت و کفاره‌ی جمع را نیز بر ما واجب نماید!

7. از آن‌جا که این مسابقه‌ی تنیس ممکن است طولانی شود و شاید به ست چهارم و پنجم نیز بکشد، مشخص نیست، آیا شبکه‌ی ورزش آن را تا ثانیه‌ی آخر پخش خواهد کرد یا خیر؟! چرا که صدا و سیما در بی احترامی به سلیقه‌ی مخاطب ید طولایی دارد و در این زمینه « اصلاً » دارای کارنامه‌ی قابل قبولی نیست. مثلاً بارها شده که پخش زنده‌ی مسابقات Davis Cup حتی تیم تنیس جمهوری اسلامی در مقابل تیم‌های خارجی را بدون عذرخواهی در میانه‌ی مسابقه قطع کرده و حتی پس از آن، خود را موظف ندانسته که دست‌کم به صورت زیر نویس هم که شده، علاقه‌مندان را در جریان نتیجه و ادامه‌ی روند مسابقات نمایندگان تنیس کشور، قرار دهد.

8. از آن‌جایی که پس از 37 سال، این نخستین بار پس از به روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران است که گفته می‌شود به قرار معلوم، یک مسابقه‌ی تنیس در سطح اول جهان از صدا و سیمای ج.ا به شکل زنده قرار است پخش شود، می‌توان نام این اتفاق را « خرق عادت » گذاشت و از آن‌جا که وقوع چنین اتفاقاتی در این سازمان، بسیار نادر و بعید و موجب شگفتی فراوان تمام علاقه‌مندان این رشته‌ی ورزشی محجور شده، بی ارتباط ندیدم که همانند عزت ا... ضرغامی ریاست سابق صدا و سیما که به خود حق اجتهاد داده بود (لینک خبر مربوطه)، ما نیز به دلیل شنیدن این خبر تکان دهنده‌ی 10 ریشتری که تا کنون سابقه نداشته، همانند زمان وقوع زلزله و وزش بادهای سرخ و سیاه، خواندن نماز آیات را به دلیل پخش زنده‌ی این مسابقه، بر خود واجب بدانیم. (کیفیت خواندن نماز آیات در رساله‌ی توضیح المسائل مرجع تقلید شما شرح داده شده است.)

9. تمامی کانال‌های تلویزیونی پخش کننده‌ی مسابقات تنیس، تورنمنت‌های گرند اسلم را از نخستین دور پوشش می‌دهند. اما با این‌که صدا و سیما تا دور نیمه‌پایانی برای پخش زنده، دست روی دست گذاشته و پس از نیمه‌نهایی به فکر افتاده، با این حال، در تمام رسانه‌های جهان معمول است که اگر از دور یک‌چهارم نهایی یا نیمه‌نهایی مسابقات، پخش بازی‌های آن تورنمنت تنیس از شبکه‌‎ا‌ی تلویزیونی آغاز شود، این امر تا انتهای بازی‌ها و مشخص شدن قهرمان ادامه داشته باشد. یعنی در تمام جهان، اگر کانالی بازی نیمه‌نهایی اول (فدرر × جوکوویچ) را پخش کند، بدون شک دومین نیمه‌نهایی (رائونیچ × ماری) را به همراه دیدار فینال پخش خواهد کرد. باید دید آیا صدا و سیما به پخش « زنده » همین تک بازی بسنده خواهد نمود یا در رودربایستی قرار گرفته و با آن مختصاتی که در بالا عرض شد (امکان پنج Setـی شدن) پخش زنده‌ی گرند اسلم آزاد استرالیا را تا آخرین لحظه‌ی مراسم جشن قهرمانی و اهدای کاپ سیمین ادامه خواهد داد.

دست کم، تا ساعت 12 نیم‌روز پنج‌شنبه منتظر شاهکار شبکه‌ی ورزش می‌مانیم...

تا چه پیش آید و چه در نظر افتد...

PowerVu

[کیارش]

پاورعزیزنه تنهادرارایه اطلاعات وتحلیل وگزارش تنیس یدطولایی داری .

درتفسیروتحلیل مسایل روزونگارش شیرین هم استادی

هرچندمانادالیون دیگه دل ودناغی نداریم.ولی امیدوارم هرچه سریعتربه روزهای اوجش برگرده چون

تنیس سخت به چنین اعجوبه ای نیازدارد.

مجددازتمام زحماتی که برای کاربران میکشیدنهایت تشکررادارم .

[Mohammad]

ممنونم پاور جان. بسیار زیبا نوشتید. ببخشید که یه ذره دیر دیدم این پست رو، پوزش میخوام.

حالا بعد از پخش نظرتون چیه؟ من یه تکه‌ خیلی کوتاهی از بازی فینال رو از طریق این شبکه دیدم، ولی همون مقدار کافی بود تا متوجه بشم ما چه فردوسی پوری در زمینه گزارش تنیس داشتیم و تا حالا ازش بی‌‌ اطلاع بودیم! واقعا چه سال‌هایی رو نتونستیم از دانش ایشون بهره‌مند بشیم، افسوس!
البته اینم بگم که ماشاله آقای کشاورز دریای اطلاعاتند و در همون چند دقیقه کوتاهی هم که موفق شدم به گزارش ایشون گوش بدم، چیزهای زیادی ازشون یاد گرفتم. مثلا سر یه صحنه، این تنیس‌بازه، اسمش چی بود، اممم ... همونیکه اهل اسلواکیه* دیگه، حالا ولش کن، همون یک ضربه Smash رو به بدترین شکل ممکن Shank کرد که آقای دبیر اسبق از اون با عنوان "ضربه کنترل‌شده" یاد کردند! تازه اون موقع فهمیدم که ما اصلا تو این سال‌ها چه درک کج و کوله‌ای از این ورزش داشتیم! ای کاش زمان برمیگشت و ما میتونستیم فینال ویمبلدون ۲۰۰۸ را با گزارش آقای کشاورز ببینیم، چه دورانی رو از دست دادیم. حیف.


* اندر حکایات دبیر فدراسیون