ببینید دوستان بیایین خودمونو گول نزنیم راجر قبل از رولند و ویمبی خیلی بی خیال تو مسترز ها بازی کرد گفت حالا بزار گرند بشه حتما دوباره نتیجه میگیرم در واقع مث دانش اموزی که سوالات کلاسی معلمو حل نمیکنه میگه بزار امتحان بشه حتما میتونم جواب بدم که نتیجه ایی جز رد شدن نداره... انچه ما در رولند شاهد ان بودیم گیر کردن راجر بر سر مخمصه های همیشگی که همیشه هم بر اثر امادگی و اعتماد به نفس بالا اونا رو رد میکرد اما اینبار فرق میکرد راجری پا به مسابقات گذاشت که به گواه اکثر کارشناسان تمرینات چندانی نداشته وبدون امادگی کامل پا به این مسابقات گذاشت مثل همان دانش اموز.اما در بعد اعتماد به نفس. با باخت های پی در پی در مسترزها به صورت نهانی شکاف هایی دران ایجاد شد.اما مسترز مادرید جایی بود که او میتوانست مثل پارسال از ان به عنوان سکوی پرشی استفاده کند و بازی با نادال بازی سال بود بازی که اگر میبرد فوایدی طلایی داشت.این بازی برای نادال مرگ و زندگی بود زیرا هنوز با وجود قهرمانی در رم و مونت کارلو تردید هایی مبنی بر بازگشت او از وضعیت اسفناک یک سال گذشته وجود داشت او به پیروزی بزرگی نیاز داشت و چه کسی بزرگتر از فدرر شماره یک.با این پیروزی اعتماد به نفسش به جرات میتوان گفت به بالاترین میزان در دوران ورزشی اش رسیدکه ثمره کامل ان را در بازی با سودرلینگ و مورای در ویمبلدون دیدیم که چگونه انها را نابود کرد.اگر در مادرید میباخت مسلما جریان وقایع طور دیگری پیش میرفت....اما فدرر با این باخت با اعتماد به نفس ترک خورده ایی پا به مسابقات گذاشت و ان منتظر یک تلنگر بودکه در ست سوم بازی با سودرلینگ زده شد واز انجا بود که کاملا نشان خود باختگی در چشمش و نگاه های مظطرب او هویدا بود چیزی که در بدترین شرایط مانندفینال رولند گاروس 2008 هرگز نمیدیدیم او با با وضعیتی بدتر پا به ویمبلدون گذاشت زیرا دیگر شماره ی 1 نبود و با باخت ناباورانه دیگری مقابل هیویت اوضاعش اسفناکتر شد. وباز مقابل بردیچ قصه سودرلینگ تکرار شد در بازی که اگر حتی نصفی از توانایهایش را نشان میداد برا حتی 3.0 برنده میبود... و حالا در تورنمنت های باقی مانده قبل از نادال با جکوویچ و مورای روبرو خواهد بود که دیگر ترس سابق را از او ندارند واو هم دیگر مثل سابق نیست.....
|