بازگشت   تنیس تاکرز > عمومي > گفتگو

گفتگو

بحث و گفتگوي عمومي پيرامون تنيس

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 06-11-2011, 03:24 PM   #11
A!i
Senior Member
 
آواتار A!i
 
تاریخ عضویت: Jun 2010
محل سکونت: Tehran , Qaytarieh
پستها: 946
سپاس: 9,857
در 956 پست 7,220 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: King Roger Federer
پیش فرض

تلخ ترین : باخت راجر در نیمه نهایی یو اس اوپن ۲۰۱۰ به نوله و باخت رافا در کوارتر استرالیا به فرر۲۰۱۱ و باخت النا در ویمبی ۲۰۰۷ یا ۲۰۰۸ در نیمه نهایی به سرنا ( واسه اینکه خوب بازی کرد نه اینکه سرنا رو دوست نداشته باشم )

شیرین ترین : قهرمانی راجر در برابر رافا تو فینال بارکلیز ۲۰۱۰ فقط
A!i آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
27 کاربر زیر از شما کاربر گرامی A!i به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 06-11-2011, 03:24 PM   #12
S.A.IVI.A.N
Former Staff
 
آواتار S.A.IVI.A.N
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: اهواز
پستها: 831
سپاس: 14,528
در 826 پست 5,963 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: رافااااااااا!(ONLY)
پیش فرض

مرسی کوروش جان! ایشالا خدا رحمتشون کنه!

البته ممد هم یکم افه میاد! اگه هم نیاد حتما سیستمش اینجوریه،شاید تنیس براش مهم تر از رافا باشه.مگه میشه کسی از قهرمانیا رافا خوشحال نشه!

خوب بهترین خاطره من هم ویمبلدون 2008 بود!
باز هم رافا و راجر، باز هم چمن!
وقتی دو ست افتاد جلو دیگه داشتم واسه یه برد سه - صفر خودم رو آماده میکردم که اون بارون لعنتی اومد و وقفه بازی باعث شد راجر به بازی برگرده. تا جایی که ست پنج خودم رو برا باخت آماده کرده بودم
یاده این بازی رو با داداشم خونه داداش بزرگم دیدیم! نمیدونم ماهوارم خراب بود یا چی شده بود خونه نبودم!
خلاصه هرطوری بود و با استحقاق رافا اون بازی رو برد!چقدر خوشحالی کردیم و پریدیم سر کله هم
بعد از بازی باورم نمیشد رافا ویمبلدون رو برده،مخصوصا اینکه اولین گرند غیر از خاکش بود و دو بار پیاپی هم به راجر باخته بود!
یادمه بازی ساعت 1 شب تمام شد. اونقدر من و داداشم خوشحال بودیم که اون موقع تا خونه پیاده رفتیم
شب هم تا ساعت 5 خوابم نبرد و همش تو رخت و خواب اینور اونور میشدم و به قهرمانیه رافا فکر میکردم!
از اعماق وجودم خوشحال بودم. یه چیزی میگم چیزی میشنوید! به معنی واقعی کلمه خوشحال بودم. به یاد ندارم که تو زندگیم خوشحال تر از اونشب رو سپری کرده باشم


سپاس...!
S.A.IVI.A.N آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
28 کاربر زیر از شما کاربر گرامی S.A.IVI.A.N به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 06-11-2011, 03:59 PM   #13
Alireza Murray
Murray's Fan
 
آواتار Alireza Murray
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: اهواز
پستها: 1,274
سپاس: 6,455
در 1,271 پست 10,081 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: Andy Murray
پیش فرض

خاطره خوب که راستش رو بخواین من اونطور نداشتم که بخوام خیلی خوشحوال بشم چون اندی گرندی نبرده هنوز ولی امیدوارم ویمبی امسال بهترین خاطره ام بشه مطمئنم اگه اندی ویمبی رو برد تا یک هفته خوابم نمیبره
ولی خاطره ی بد که خیلی زیاد بوده ولی چندتا بودند که خیلی من رو ناراحت کرد :
بارکلیز 2009 بعد از بازی با ورداسکو من مطمئن بودم که اندی میره نیمه نهایی یادمه شانس نرفتن اندی خیلی کم بود شاید حدود 10% اما راجر 2-1 باخت و اندی نرفت فینال که برام خیلی سخت بود
استرالیا 2010 خب فینال گرنداسلم بود و اندی باید میبرد ، ست اخر اندی 5-2 جلو بود حتی در تایبرک 2 ست پوینت داشت اما اندی باخت بعد از بازی هم که اندی صداش میلرزید و حرف میزد و گریه کرد من یکدفعه شروع کردم به گریه کردن و رفتم بیرون و حسابی گریه کردم این اولین باری بود که بعد از باخت اندی گریه میکردم
ویمبلدون 2010 ، خب ویمبلدون تورنمنت مورد علاقه ی منه و هیچی جای ویمبی رو نمیگیره اندی هم اگه اون بازی رو میبرد احتمال قهرمان شدنش خیلی بالا بود حتی در ست اول یا دوم دقیق یادم نیست ، در تایبرک رافا دابل فالت زد خیلی خوشحوال شدم یه فریادی هم کشیدم و اندی ست پوینت داشت و سرو هم با خودش اما اون ست رو اندی باخت بعد وسط ست 3 بود که الجزیره قطع کرد بعد چند دقیقه من رفتم ببینم بازی چی شد دیدم اندی باخته و زدم زیر گریه
بارکلیز 2010 نیمه نهایی با رافا ، این بدترین خاطره ای هست که از تنیس دارم در طول بازی بدجور استرس داشتم بدنم شده بود مثل یخ داشتم میلرزیدم ، هر 20 دقیقه میرفتم دستشویی اندی در تایبرک ست سوم شانس زیادی برای برد داشت اما نبرد بعد اون بازی تا 2 هفته حوصله هیچی رو نداشتم هر وقت یاد اون بازی میوفتادم اشکم میریخت خلاصه خیلی بد بود
Alireza Murray آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
29 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Alireza Murray به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 06-11-2011, 05:21 PM   #14
Nima88
Senior Member
 
آواتار Nima88
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: تهران
پستها: 898
سپاس: 12,052
در 892 پست 6,981 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: نادال - رادیک- زوارف - پق / نوله - دلپوترو ، فرر - تامی هاس - فیش -یانوویج
پیش فرض

بدترین خاطره باخت به سودرلینگ تو رولند 2009 ومتعاقب اون انصراف از ویمبلدون 2009 بود اون روزا کلا اعصاب داغون بود مخصوصا که هر جفتشم راجر برد.
شیرینترین خاطره هم فینال ویمبلدون 2008 وبعد از اون استرلیا 2009 ،فینال رولند 2008 خیلی چسبید.
از خاطره های تلخ دیگه ام میشه به باخت تو نیمه نهایی یو اس اپن 2008 به ماری و بازیهای مزخرف رافا در مسترز کاپ 2009 اشاره کرد.
منم مثل خشایار برد نواک تو نیمه نهایی استرلیا 2008 مقابل راجر خیلی بهم چسبید یادمه اینقدر خوشحال بودم تلخی باخت رافا به سونگا از ذهنم رفت.باخت رادیک به فدرر تو فینال ویمبلدون 2009 خیلی ناراحتم کرد قیافه داغون رادیک بعد بازی قلب هر کسی ناراحت میکرد.
Nima88 آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
28 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Nima88 به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 06-11-2011, 05:30 PM   #15
Pouya
RogeLleyton's Lover
 
آواتار Pouya
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
پستها: 2,046
سپاس: 22,965
در 2,038 پست 18,994 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: Sampras-Hewitt-Federer-Lavor-Navratilova-Borg-Edberg-Henin-Rafter-Murray-Goffin-Dolgopolov-Isner-Ferrer-Janowicz-Dimitrov/Sharapova// Gasquet-Fognini-Paire-Youzhny-Llodra-Fish-del Potro-Davydenko-Kokkinakis-Saville-Sock-Harrison-Nishikori////Bryans
پیش فرض

خاطراتی که من از تنیس دارم عمدتا به قبل از سال 2007 برمی گرده. از آخرین نبرد های سمپراس-آغاسی و قهرمانی های هیوئیت گرفته تا قدرت نمایی فدرر در گرند اسلم ها و نهایتا خداحافظی آغاسی ، دوست داشتنی ترین و سخت ترین رقیب در کل دوره تنیس دیدنم. از اون سال به بعد به جز ویمبلدون 2009 تقریبا هیچ تورنمنتی رو به شکل جدی دنبال نکردم تا این فصل که با این سایت آشنا شدم و دوباره به تنیس دیدن علاقه مند شدم.
یکی از بهترین خاطره هایی که از تنیس دارم مربوط میشه به 8 سال پیش.با اینکه خیلی ازش گذشته، بعضی صحنه ها و امتیازاش دقیقا یادمه.قبل از اینکه بنویسمش هم دوباره ریز نتایج ست ها رو نگاه کردم تا روایتم درست باشه.البته فکر میکنم خیلی ها از بچه ها این بازی رو -حداقل همون موقع - ندیدن.خیلی فکر کردم و سعی کردم تا حسی رو که اون موقع داشتم منتقل کنم.امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره.

سال 2003 - دیویس کاپ - مرحله نیمه نهایی - بازی 4ام -ملبورن استرالیا.

در 3 بازی قبل 2-1 جلو بودیم ولی به بازی پنجم امیدی نداشتم. میدانستم این بازی است که سرنوشت برنده را تعیین می کند. مطمئن بودم پیروز می شویم. هر چه باشد ما میزبان هستیم. رقیب ، تازه ویمبلدون را فتح کرده بود ولی آن موقع تا این حد شناخته شده نبود. چهره سردی داشت. موهایش را طبق معمول آن سال ها از پشت بسته بود. مصمم به نظر می رسید. همه بازی هایش را مقتدرانه برده بود و یک تنه تیمش را تا اینجا بالا آورده بود. در بازی اول هم فیلیپوسیس را برده بود- مثل فینال ویمبلدون چند ماه قبل-. آن موقع خیلی جدی نگرفتمش. قهرمانیش در ویمبلدون را یک اتفاق میپنداشتم. به هر حال پیت خداحافظی کرده بود و هیوئیت و آغاسی هم تورنمنت خوبی نداشتند...

بازی شروع شد. در ابتدا هیچ کس به دیگری باج نمی داد.ست اول 5-5 شد. رقیب آماده تر به نظر می رسید، ولی احساس می کردم لیتون در لحظات حساس بازی را به سود ما خواهد نمود. اما انگار اشتباه می کردم. لیتون برک شد و مو قشنگ ست 1 را 7-5 برد. کم کم داشتم میترسیدم، ولی بازی نزدیک بود و لیتون میتوانست در ادامه نتیجه را عوض کند.

مو قشنگ ست 2 را طوفانی تر آغاز کرد. سرویس هایش خیلی خوب بود و فورهندش مهلک و دقیق. دراپ شات ها و بک هند وینر هایش امان لیتون را بریده بود. فوت ورک و بازی خوانیش هم عالی بود. انگار اصلا نقطه ضعفی نداشت. هم شیفته بازیش شده بودم و هم چهره محکم و مصممش. به خودم گفتم جایگزین سمپراس را پیدا کردم. بعد از این بازی او را به لیست محبوبانم اضافه می کنم. البته باید امروز ببریمش. بازی برایم خیلی مهم بود. ولی اگر ببازیم هیچ گاه نمی بخشمش. بازی خیلی حساس بود و شکست عملا به معنی پایان فصل برای هر دو بود. هنوز امید زیادی داشتم. اما دوندگی های لیتون کاری از پیش نمی برد ، از lob ها و volley هایش هم دیگر خبری نبود... خیلی بد باختیم ... در یک چشم بهم زدن: 6-2 .

ست 3 شروع شد. بازی همان روند قبل را داشت. لیتون با تمام وجود تلاش میکرد ولی انگار فایده ای نداشت... امیدم لحظه به لحظه کمرنگ تر میشد تا اینکه نتیجه 5-3 شد: سروینگ فر ده مچ! باورم نمیشد. داریم در زمین خودمان تحقیر می شویم... امیدم تقریبا صفر شد... اما به یکباره ورق برگشت. مو قشنگ برک شد: 5-4 . اما هنوز تمام نشده بود. 6-5 عقب بودیم و لیتون سرو میزد. موقشنگ عزمش را برای برد جزم کرده بود. این گیم از سخت ترین و عذاب آور ترین لحظات زندگیم بود. مردم و زنده شدم تا لیتون در رالی های طولانی آن مچ پوینت ها را به طرزی باورنکردنی سیو کرد. انگار واقعا داشت از کشورش در برابر دشمن دفاع می کرد. لحظات آخر به اندازه یک عمر طول کشید اما به هر ترتیبی بود در تای برک پیروز شدیم. نفسی به راحتی کشیدم. حالا شدیم 2-1 .

ست 4 ام پایاپای پیش می رفت. اینبار برعکس ست قبل شد. موقعیت های زیادی را از دست دادیم. 6-5 جلو بودیم و رقیب سرو میزد. لیتون با تلاش زیاد بازی را به ست پوینت می رساند. موقشنگ دراپ شات می زند ، لیتون به زحمت توپ را رد می کند ، سوئیسی والی مهلکی می زند ، لیتون به سختی توپ را می زند و زمین می خورد... باز هم نشد... اما نه! توپ به شکلی خارق العاده به انتهای زمین سوئیس برخورد کرده است. عجب امتیازی! بازی 2-2 می شود. نفسم از خوشحالی بند آمده. بالاخره به بازی برگشتیم.

جوان سوئیسی انگار رمقی برایش نمانده. ست پنجم زودتر از آنچه فکر می کردم به پایان می رسد. 6-1 برای استرالیا. استرالیا 3-2 سوئیس را شکست می دهد ، به فینال می رسد و با شکست اسپانیا قهرمان می شود. هیوئیت در آن بازی خوان کارلوس فررو را 3-2 می برد.

هیوئیت با آن بازی قهرمان من شد. از آن بازی خیلی چیز ها یاد گرفتم. هر چند وقت یکبار دوباره نگاهش می کنم. یاد گرفتم که باید تا آخرین لحظه جنگید و هیچ وقت از زندگی قطع امید نکرد. و اما آن مو قشنگ سوئیسی ... از آن به بعد طرفدارش شدم و تقریبا همه بازی هایش را با شور و هیجان خاصی دنبال کردم. اگر اشتباه نکنم این اولین و آخرین باری بود که بازی 2-0 برده را می باخت. البته آن موقع اصلا فکر نمی کردم رکورد سمپراس را بزند و به بهترین تنیسور تاریخ تبدیل شود. تقدیر چیز جالبی است... نمی دانم... شاید اگر آن بازی را می برد ، الان طرفدارش نبودم.

ویرایش توسط Pouya : 06-11-2011 در ساعت 10:28 PM
Pouya آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
قدیمی 06-12-2011, 11:45 AM   #16
pouriya.alex
Roger's Fan
 
آواتار pouriya.alex
 
تاریخ عضویت: Jun 2010
محل سکونت: EsfahaN
پستها: 925
سپاس: 7,584
در 898 پست 7,203 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: Only Roger Federer
پیش فرض

بهترین خاطرات من :

1- قهرمانی راجر تو ویمبلدون 2006 که یادمه دل تو دلم نبود چون راجر چند بازی قبلیشو تو خاک به رافا باخته بود و اعصابم بدجوری خراب بود ، ضمن اینکه آرژانتین هم چند روز قبلش به آلمان باخته بود و دیگه داغون بودم و خدا رو شکر راجر به راحتی رافا رو برد و خیلی خوشحالم کرد !


2- قهرمانی راجر تو مسترز کاپ 2010 که واقعا با اقتدار بود و نشون داد استاد اساتیده تنیسه !

بدترین خاطرات من هم :

1- شکست تو رولندگاروس 2008 که بدجوری به رافا باخت

2- فینال ویمبلدون 2008 که مطمئن بودم تو چمن به رافا باج نمیده ولی ...، فرداشم امتحان داشتیمو بازی تا 1 شب طول کشید و خلاصه حالم خیلی گرفته شد


ویرایش توسط pouriya.alex : 06-12-2011 در ساعت 11:56 AM
pouriya.alex آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
29 کاربر زیر از شما کاربر گرامی pouriya.alex به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 11-11-2012, 08:41 PM   #17
Nima88
Senior Member
 
آواتار Nima88
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: تهران
پستها: 898
سپاس: 12,052
در 892 پست 6,981 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: نادال - رادیک- زوارف - پق / نوله - دلپوترو ، فرر - تامی هاس - فیش -یانوویج
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Nima88 نمایش پست ها
بدترین خاطره باخت به سودرلینگ تو رولند 2009 ومتعاقب اون انصراف از ویمبلدون 2009 بود اون روزا کلا اعصاب داغون بود مخصوصا که هر جفتشم راجر برد.
شیرینترین خاطره هم فینال ویمبلدون 2008 وبعد از اون استرلیا 2009 ،فینال رولند 2008 خیلی چسبید.
از خاطره های تلخ دیگه ام میشه به باخت تو نیمه نهایی یو اس اپن 2008 به ماری و بازیهای مزخرف رافا در مسترز کاپ 2009 اشاره کرد.
منم مثل خشایار برد نواک تو نیمه نهایی استرلیا 2008 مقابل راجر خیلی بهم چسبید یادمه اینقدر خوشحال بودم تلخی باخت رافا به سونگا از ذهنم رفت.باخت رادیک به فدرر تو فینال ویمبلدون 2009 خیلی ناراحتم کرد قیافه داغون رادیک بعد بازی قلب هر کسی ناراحت میکرد.
اون موقع که این پست میدادم هنوز فینال استرلیا امسال اتفاق نیفتاده بود.
قطعا این بازی تلخ ترین خاطره ای که از تنیس دارم .
اونقدری اعصابم خورد بود که 2 ماه ، 2 ماه نیم سایت نیومدم.
Nima88 آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
12 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Nima88 به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 11-11-2012, 10:15 PM   #18
Sorou$h
Novak's Fan
 
آواتار Sorou$h
 
تاریخ عضویت: Jul 2012
پستها: 765
سپاس: 1,953
در 707 پست 7,155 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: Novak Djokovic & Sloane Stephens & Garbine Muguruza
پیش فرض

بدترین خاطره من شکست امسال نواک جوکویچ تو یو اس اپن 2012 مقابل اندی ماری. البته شکست امسال نواک هم تو رولند گاروس مقابل رافا باز هم خاطره بدی بود.

بهترین خاطره من هم بردن فینال 3گراند اسلم توسط نواک جوکوویچ از رافائل نادال.

Sorou$h آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
11 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Sorou$h به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 11-11-2012, 10:17 PM   #19
Red-Line
Former Staff
 
آواتار Red-Line
 
تاریخ عضویت: Dec 2008
محل سکونت: 021
پستها: 138
سپاس: 916
در 113 پست 1,250 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: رافا نادال - ماریا شاراپووا
پیش فرض

با سلام

صحبت از خاطره شد . والا من اینقدر خاطره خوب و بد از تنیس دارم که واقعا نمیدونم کدومش رو بگم ولی باور کنید بدون تعارف بهترینش اون تاپیک های تنیسی بود که تو ایتی داشتیم یادم اوایل فقط منو کوروش بودیم یواش یواش بچه اضافه شدن فرید ، محمد ، ارسام ، مجی و .... اون دوارن واقعا تنیس برای لذت خاصی داشت که دیگه به دلیل مشغله روزانه قسمت نشده در خدمت عزیزان تو این سایت باشم ولی واقعا هر موقع میام به این سایت یه احساس خیلی خیلی خوبی بهم دست میده که واقعا دوسش دارم.

اما میرسیم به بهترین و بدترین در بازی های تنیس

بهترین رو که به طور حتما می تونم بگم اون فینال وینبلدون سال 2008 بود ! واقعا حماسی بود شاید بهترین خاطره ورزشی کل دوارن زندگیم و حتی یکی از بهترین روز های کل دوران زندگیم بود مخصوصا با اون جوی که اون موقع تو نت داشتیم

اما بدترین هم به طور حتم باز هم استرالیا امسال بود . واقعا از ته دل ناراحت شدم . خیلی برام سخت بود خیلی !!!!!!!!!!

مرسی از عزیران
Red-Line آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
16 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Red-Line به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
قدیمی 11-11-2012, 10:33 PM   #20
john
Senior Member
 
آواتار john
 
تاریخ عضویت: Nov 2011
محل سکونت: تهران
پستها: 394
سپاس: 4,616
در 337 پست 2,042 بار سپاسگزاری شده
بازیکن (های) مورد علاقه: F.V.I.R
پیش فرض

شيرين ترين خاطرم برميگرده به امسال مسترز مادريد بازي ورداسكو و نادال راند ٣ كه ورداسكو ست اول ٦-٣ برد ولي ست بعدي رو ٣-٦ باخت و ست سوم ٥-٢ عقب بود وقتي ٥-٥ شدند ديگه باورم نمي شد و وقتي ٧-٥ برد لظه مچ پوينت با موبايل داشتم صحبت ميكردم و لحظه اي كه با يك وينر به بازي پايان داد موبايلم پرت كردم و مرخص شد البته از شدت خوشحالي تلخ ترين خاطرم هم رولند گاروس البته تلفظ فارسي ان بازي ايزنر و متيو كه متيو در ٤:٥١ دقيقه توانست بازي ببره كه ان شب واقعا خوابم نبرد
john آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
9 کاربر زیر از شما کاربر گرامی john به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن


اکنون ساعت 01:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد.


Powered by vBulletin Version 3.8.5
استفاده از مطالب TennisTalkers.com تنها با ذکر منبع بلامانع است