بازگشت   تنیس تاکرز > عمومي > اخبار تنيس جهان > اخبار تنيس مردان

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
قدیمی 02-28-2010, 10:47 PM   #1
Mohammad_Joulaei
Former Staff
 
تاریخ عضویت: Jan 2009
پستها: 2,205
سپاس: 4,850
در 1,728 پست 11,911 بار سپاسگزاری شده
پیش فرض راجر فدرر اعتراف مي کند؛ چرا، من بهترينم!

راجر فدرر اعتراف مي کند؛ چرا، من بهترينم!
فکر مي کنم تنوع ضربه هاي من به توپ دراين امر مؤثر است. من مي توانم بازي را تغيير دهم و خودم را هم شگفت زده کنم. اين خيلي زيباست. ضمن اينکه من مي توانم خودم را با بازي هر نوع حريفي تطبيق دهم. عشق به بازي کردن هم خيلي مهم است و به من اجازه مي دهد که هر روز کار کنم. شايد دليل اصلي اين جواب مجموعه اي از تجربه، قدرت ذهني و تواناييهاي جسمي باشند.
راجر فدرر تعصب خاصي به تنيس دارد. او حتي در ديرترين ساعات شب هم مسابقات تنيس را تماشا مي کند. مثل هر شخصي که به اين ورزش علاقه دارد و از اينکه رقيبان او ضربه هاي خيره کننده به راکت مي زنند، لذت مي برد.

به نوشته قدس؛ فدرر هنوز بابت قهرماني در رولند گروس احساس غرور مي کند. آنچه بيش از هرچيز ديگري در زمين او را آزار مي دهد، اينکه آفتاب از روبه رو در صورتش بتابد. در لندن و پاريس بايد با بادهاي شديد مبارزه کند که آزار دهنده هستند.

اگر بخواهد سوئيس را ترک کند، براي زندگي کردن به آفريقاي جنوبي مي رود. در بين الگوهاي زندگي او در کمال تعجب حتي ريوس شيلي هم وجود دارد. علاوه بر بکر، ادبرگ، سمپراس، رفتر و هنمن...او همچنان نادال را اصلي ترين رقيب خود مي داند و توانايي بالاي او در تمرکز کردن را ستايش مي کند. رکورد حضور او در سالنهاي ورزش سه ساعت است و با راکت بالاترين زمان تمرين او در زمين چهار ساعت و نيم است.

مجموعه اي از مصاحبه هاي قبلي فدرر در ماههاي اخير، شخصيت و خصوصيات او را نشان مي دهند. تصويري از راجر با جملات خود او در چند فصل کوتاه.

* قدرت ذهني
براي پيروز شدن بايد از نظر ذهني قوي باشيد. چه نفر اول دنيا باشيد و چه نباشيد. من نمي دانم هواداران من چه فکري مي کنند ولي مسلماً کارشناسان نمي توانند قدرت فکري من را در طول مسابقه ناديده بگيرند. در غير اين صورت نفر اول دنيا بودن براي اين همه مدت، کار آساني نبود.

* گرند اسلم
خيلي در صدر افکار من قرار ندارد. من سعي خودم را مي کنم. براي اينکه فقط گرنداسلم مهم نيست. دوست ندارم هواداراني که براي تماشاي بازي من پول بليت داده اند را دلخور کنم. من تقويم سالانه ام را براي حضور در گرنداسلم ها تغيير نمي دهم.

* تمرينات
من بيشتر از سه ساعت در سالن تمرين نکرده ام. اين رکورد من است. در زمين هم با راکت تنيس بيش تر از چهار ساعت و نيم به طور مداوم تمرين نداشته ام.

* بدبازي کردن
آخرين باري که واقعاً بد بازي کردم، خيلي خيلي خيلي وقت پيش بود... .

* آفتاب
وقتي که آفتاب از بالا مي تابد، اذيت مي شوم. توپ از آفتاب به سايه مي رود و نصفه به نظر مي رسد. در اين شرايط ضربه زدن به توپ سخت است. چون يک طرف زمين آفتاب است و طرف ديگر سايه ولي به اين جنبه هاي تنيس بايد عادت کرد.

* باد
در گرنداسلم ها بيشترين باد در نيويورک مي وزد. درآنجا وزش باد خيلي شديد است ولي آزارم نمي دهد. بدترين بادها اما در لندن و پاريس در رولند گروس و ويمبلدون هستند. در استراليا وزش باد مشکلي نيست براي اينکه زمين مرکزي نسبت به ديگر گرنداسلم ها سقف بلندتري دارد.

* در صورت نقل مکان به کشور ديگر
وقتي 12 سال داشتم پدرم موقعيت کار کردن در استراليا را داشت ولي درنهايت تصميم گرفتيم در سوئيس بمانيم. امروز اگر بخواهم به کشور ديگري نقل مکان کنم، به آفريقاي جنوبي مي روم که پاسپورت آن را هم در اختيار دارم.

* امکان بهتر شدن
فکر مي کنم که اگر بتوانيم بيشتر تمرين کنيم، بيشتر شانس بهتر شدن داريم. ولي همه ما از ژانويه تا نوامبر در زمين هستيم و آنچه ما را بهتر از قبل مي کند، مسابقات هستند.

* الگوها
براي من بوريس بکر، استفان ادبرگ و پيت سمپراس بودند. اما بازي مارسلو ريوس، رفتر و هنمن هم دوست داشتم.

* قابليت‏های نادال
رافا هيچوقت دست از مبارزه بر نمي دارد. از اول تا آخر با يک ريتم برابر بازي مي کند. اين موضوع تفاوت اصلي او با بقيه را رقم مي زند.

* تماشاچيان
معمولاً مردم براي من دردسر درست نمي کنند. من در همه شرايط سخت بازي کرده ام. اگر مردم طرفدار حريف من باشند برايم مشکلي ايجاد نمي شود.

* پيش بردن مسابقات
دوست دارم از حريف جلو باشم. خوب شروع کنم و بازي را هدايت کنم. اين سبب مي شود که مجبور نشوم در زمان بازي به اين فکر کنم که بايد تاکتيکم را عوض کنم. به همان سيستم ادامه مي دهم و اين روشي است که بازيکنان بزرگ از آن پيروي مي کنند.

* رقابت
رقابت با نادال يک رقابت ورزشي فوق العاده است. ولي دوست دارم با بازيکنان هم سن خودم مثل راديک و هويت هم رقابت کنم.

* به مبارزه طلبيده شدن
زماني بود که من بدون هيچ گونه مزاحمتي راحت همه را شکست مي دادم و مسلماً همه چيز خيلي عالي بود. ولي رقابت با نادال را جالب مي دانم و قبل از او هم شرايط بازي با سمپراس و آغاسي را داشتم. من هنوز شماره يک دنيا هستم و دوست دارم به مبارزه طلبيده شوم.

* انگيزه ها
بالاترين انگيزه من عشق به تنيس است و هميشه هم همين طور بوده است. هميشه مي توان راهي براي انگيزه هاي ديگر پيدا کرد.

* پول
من هيچ وقت براي پول تنيس بازي نکرده ام. در مهمترين تورنمنتهاي دنيا بازي کرده ام و حضور در ويمبلدون رؤياي من بوده است.

* آينده
من به جلو نگاه مي کنم و حقيقتاً اميدوارم که سالهاي سال در اين عرصه حضور داشته باشم.

* متعجب از خودم
من در بعضي بازيها از خودم تعجب مي کنم. با اينکه مي دانم که مي توانم خوب بازي کنم و يا در لحظات کليدي ضربه هاي مهمي مي زنم حس خوبي به من دست مي دهد. اگر هم در گوشه زمين باشم و به يک توپي برسم که فکر مي کردم به آن نمي رسم و آن را به زمين حريف بفرستم و بتوانم امتياز هم بگيرم، بيشتر متعجب مي شوم.

* پنج ست
در يک بازي سه ست از پنج ست، قدرت ذهني و جسمي خيلي تعيين کننده هستند. خيلي شانس نقشي در اين بازيها ندارد. ولي مسابقه دوست از سه ست، خيلي زود تمام مي شود. البته ذهن در اين دو نوع مسابقه خيلي فرق مي کند. در بازيهاي پنج ست مي دانيد که بايد زمان زيادي در زمين باشيد و من خوشم مي آيد.

* چرا من بهترينم
فکر مي کنم تنوع ضربه هاي من به توپ دراين امر مؤثر است. من مي توانم بازي را تغيير دهم و خودم را هم شگفت زده کنم. اين خيلي زيباست. ضمن اينکه من مي توانم خودم را با بازي هر نوع حريفي تطبيق دهم. عشق به بازي کردن هم خيلي مهم است و به من اجازه مي دهد که هر روز کار کنم. شايد دليل اصلي اين جواب مجموعه اي از تجربه، قدرت ذهني و تواناييهاي جسمي باشند.

* بدون ترس
من از حريفانم در زمين نمي ترسم. ترس واژه زشتي است و آن را دوست ندارم. اگر از يک بوکسور سؤال کنيد که از حريفش مي ترسد محال است که به سؤال جواب مثبت دهد. بايد ازاحترام حرف زد و من براي بيش از صد تنيسور دنيا احترام قائلم.

* آمار بي فايده
من هيچ وقت به آمار نگاه نمي کنم. برخي از مردم خيلي به اين آمار اهميت مي دهند. به اينکه چقدر دبل فالت کردم و يا چقدر امتياز گرفتم. براي من مهم نيستند . آنچه برايم واقعاً اهميت دارد نحوه مقابله با حريف است. تاکتيک، باد و بقيه چيزها. خيلي مسائل مهم هستند.

* علاقه
از من هميشه مي پرسند وقتي يک بازيکن بزرگ از گرنداسلم حذف مي شود، فشار و يا اجبار براي پيروز شدن را احساس مي کند. براي من اين اتفاق يک بار رخ داد. در رولند گروس سال 2009. به لطف خدا توانستم پيروز شوم. آن شرايط خاصي بود براي اينکه مي دانستم با توجه به حذف نادال من شانس بزرگي براي قهرماني داشتم ولي در عين حال بايد نگران بازي خودم و حريفانم هم مي بودم. اين پيچيدگي شرايط تأثير قدرتمندي روي من داشت. ولي بعد قهرمان شدم.

* پيروزي خاص
سال 2009 يک سال عالي در عرصه ورزشي و خانوادگي من بود. ولي اگر از من بپرسيد که چه تورنمنتي براي من از همه مهمتر بود بايد پيروزي در پاريس در زمين رولند گروس را نام ببرم.

* علاقه به تماشاي تنيس در تلويزيون
خيلي دوست دارم مسابقات تنيس را در تلويزيون تماشا کنم بخصوص شبها ديروقت. وقتي در تخت خوابم هستم. در يو اس اوپن اين کار را کردم. من براي تفريح و لذت بردن مسابقات را نگاه مي کنم. اگربخواهم براي مطالعه بازي حريفان اين کار را کنم استرس زيادي برايم وجود خواهد داشت. مثل يک علاقه مند به تنيس آنها را نگاه مي کنم.

* پيروزي بعد از پدر شدن
واقعاً هرگز شک نکردم که بعد از پدر شدن هم مي توانم قهرمان گرنداسلم شوم. خبرنگاران مرتب اين سؤال را مطرح مي کردند و مي گفتند که سخت است. ولي اين قهرماني لذت خاصي داشت. پيروزي در سين سيناتي مقابل جوکوويچ، ارزش زيادي داشت.

* خواب راحت
معمولاً وقتي برنده مي شوم، با دوستان و خانواده ام براي صرف شام مي روم. ممکن است حتي بيست سي نفر باشيم. بعد راحت مي خوابم. من ياد گرفتم که از پيروزي‏هايم به شکل عاقلانه لذت ببرم.
Mohammad_Joulaei آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
20 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Mohammad_Joulaei به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند:
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن


اکنون ساعت 02:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد.


Powered by vBulletin Version 3.8.5
استفاده از مطالب TennisTalkers.com تنها با ذکر منبع بلامانع است