نمایش پست تنها
قدیمی 02-04-2015, 12:38 PM   #293
Just Nole
Banned Users
 
تاریخ عضویت: Nov 2014
پستها: 134
سپاس: 242
در 114 پست 334 بار سپاسگزاری شده
پیش فرض پاسخ : بحث و تبادل نظر پیرامون اولین گرنداسلم سال، استرالیا 2015

مسابقات تنیس اوپن استرالیا/
جوکوویچ: ماری خوب جنگید/ ماری: سال آینده بهتر خواهم بود




» سرویس: ورزشي - جهان ورزش
کد خبر: 93111206904
یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۷



نواک جوکوویچ پس از قهرمانی در مسابقات تنیس اوپن استرالیا از پیروزی خود در این مسابقه ابراز خوشحالی کرد و برای اندی ماری نیز آرزوی موفقیت کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نواک جوکوویچ بعد از پیروزی گفت: من باید به اندی ماری بگویم که تو خیلی جنگیدی. من برای تو بهترین‌ها را در ادامه فصل آرزو می‌کنم. من به تو و کیم برای نامزدی‌تان تبریک می‌گویم و امیدوارم شما بچه‌های زیادی داشته باشید، من از زمانی که شوهر و پدر شده‌ام، کاملا فرق کرده‌ام.

اندی ماری نیز درباره قهرمانی جووکویچ گفت: من به نواک به خاطر پنجمین قهرمانی‌اش در اوپن استرالیا تبریک می گویم. او واقعا شایستگی این قهرمانی را داشت من از هوادارانم تشکر می‌کنم، من امسال به قهرمانی بسیار نزدیک شدم.
وی افزود: برای من خیلی فوق‌العاده است که در مقابل این تنیس‌بازان خوب بازی کنم و از آن‌ها به خاطر این مسابقات فوق‌العاده تشکر می‌کنم. من تلاش خود را می‌کنم و سال آینده دوباره برمی‌گردم و تلاش می کنم سال بعد در فینال نتیجه دیگری را رقم بزنم.


فدرر: به رافا نزدیک‌ترم تا نواک و اندی
سه شنبه, 19 فروردين 1393 11:27


  • ستاره سوییسی تنیس در مصاحبه‌ای خواندنی حرف‌های متفاوتی نسبت به همیشه زده است



    تاکنون، سال 2014 برای راجر فدرر خیلی بهتر از سال 2013 بوده. یک قهرمانی داشته و در سایر مسابقات هم خوب ظاهر شده. خودش را به رتبه چهارم برگردانده و در مصاحبه‌ای با مجله «جی‌کیو استرالیا» تاکید کرده که بازگشت به رتبه اول بدون قهرمانی برایش هیچ ارزشی ندارد. او در این مصاحبه از آشنایی با همسرش تا رابطه دوستانه‌اش با نادال گفته و این که هرگز تسلیم نمی‌شود:

    این درست است که تو در استرالیا و حین المپیک با میرکا – همسرت – آشنا شدی؟ خیلی جالب است.

    بله. من همسرم را در سیدنی و در جریان المپیک سال 2000 دیدم. آنجا عاشق او شدم.. آن، المپیک مورد علاقه‌ام است. انرژی دیوانه‌کننده بود. همه خیلی تلاش می‌کردند المپیک خوبی باشد. خیلی شیرین بود.


    همیشه انگار ارتباط خاصی بین تو و استرالیا وجود دارد. تو طرفدار تنیس‌بازان استرالیایی هم هستی درست است؟

    بله. مخصوصا لیتون (هیوییت). من عاشق روحیه مبارزه‌جوی او هستم. ما گاهی با هم 4 ساعت تمرین می‌کنیم. روزی داشتم به او می‌گفتم نه این که بازیکنان امروز خیلی نرم هستند اما گاهی زیادی با هم مهربانند. تنیسی که من دوست دارم کمی محکم‌تر و خشن‌تر است.


    واقعا؟ ما تو را تنیس‌بازی آرام و مودب می‌شناختیم

    تا جایی که آدم قانون را زیر پا نگذارد و جوانمردانه بازی کند، بازی سخت و محکم خوب است. باید کمی سفت و سخت بود. استرالیایی‌ها این را می‌دانند.


    درست است. اما اینجوری می‌شود با رقبایت دوست بمانی؟ می‌شود با دشمنت برادری کنی؟

    من نمی‌دانم با دیگر تنیس‌بازان چقدر دوستم. برایم جالب است ببینم وقتی همه بازنشسته شده‌ایم و از مسابقات دوریم، رابطه‌مان چطور می‌شود. اما تا زمانی که داریم بازی می‌کنیم دقیقا نمی‌دانیم. البته ما خیلی به هم نزدیک هستیم چون همدیگر را می‌شناسیم. ما هم را دوست داریم و رقابت بینمان را هم دوست داریم. از آن جا که به خاطر مسابقات هر هفته هم را می‌بینیم، لازم نمی‌شود بیرون از آن در تماس باشیم. هر وقت هم را می‌بینیم می‌گوییم:«خوشحالم که دوباره می‌بینمت. چه خبر؟» و این چیزها. ولی هیچ وقت با هم برای شام بیرون نمی‌رویم.


    به نظرت آلان دوستی بین تنیس‌بازان سخت‌تر از قبل شده؟ شاید چون همه چیز سخت‌تر شده

    نمی‌دانم در دوران جیمز کانرز یا قبل از آن روابط بین تنیس‌بازان چطور بود. اما امروز هر تنیس‌بازی یک تیم بزرگ اطراف خودش دارد که بیشتر با آن‌ها وقت می‌گذراند تا سایرین.


    ویدئویی در یوتیوب هست که نشان می‌دهد تو و رافا (نادال) دارید با هم می‌خندید. فیلمبرداری برای تبلیغی بود. ولی خنده‌تان واقعا از ته دل بود.

    من بیش از بقیه تنیس‌بازها با او بوده‌ام و زندگی کرده‌ام؛ برای افتتاح یک تورنمنت در قطر، برای کارهای خیریه‌ای که در پروژه «بازی برای افریقا» با هم می‌کنیم و خیلی برنامه‌های دیگر. من چند بار هم برای شام با او بیرون رفته‌ام. من خانواده او را هم به خوبی می‌شناسم. مادرش را، خواهرش را و پدرش را. بله رابطه من با او عمیق‌تر است از رابطه‌ای که با نواک (جوکوویچ) و اندی (ماری) دارم. برای همین است که حس می‌کنم بیش از همه به او نزدیکم.


    بازی‌ای در هامبورگ بود که تو در آن راکتت را شکاندی. تو همیشه کسی بودی که بر اعصابت تسلط داشتی. اما در آن لحظه کاملا متفاوت بودی.

    بله. سال 2001 بود. 20 سالم بود. آن لحظه را به یاد دارم. به زمین نگاه کردم و به خودم گفتم همانجایی است که باید راکتم را بشکانم. دیگر نمی‌توانستم رفتارم را کنترل کنم. داشتم منفجر می‌شدم. از آن به بعد تصمیم گرفتم که آرام باشد و دهانم را در زمین ببندم. باید خودم را تغییر می‌دادم. البته تغییر را نمی‌توان ناگهانی اعمال کرد. زمان می‌برد.


    تو همچنان از تنیس لذت می‌بری؟

    من از این که با درد بازی کنم بیزارم. حس خیلی بدی دارد. در سال 2013 بارها به خاطر درد نباید بازی می‌کردم اما کردم. با این حال هرگز تسلیم نشده‌ام. کلا 2 بار بازی را نیمه‌کاره رها کردم. هیچ وقتم در ابتدای بازی نبوده. لیتون هم همینطور است. برای همین است که او را می‌ستایم.


    تو همیشه رفتار خوبی هم با روزنامه‌نگارها داشتی. فکر می‌کنی اگر در رنکینگ پایین‌تر بیایی هم همینطور بماند؟

    ورزش تنیس برای اخبار و قصه‌های خوب است. حرف من همیشه این است که رسانه‌ها اینقدر منفی‌نگر نباشند. منظورم حمله به هیچ روزنامه‌نگاری نیست اما آن‌ها بیشتر به نقاط منفی نگاه می‌کنند. مثلا روی هفتم شدن من در رده‌بندی خیلی تاکید می‌کنند. یا روی شکست‌هایم. البته این را هم باید در نظر گرفت که رده‌بندی تنیس هر هفته تغییر می‌کند. برای همین است که جذاب است.


    هیچ وقت دغدغه رنکینگ را داشته‌ای؟

    نه. هیچ وقت اولویت اولم نبوده. قهرمانی برایم مهم‌تر است. اگر قهرمان بشوم رنکینگ برایم اولویت دوم است. برایم مهم است که با قهرمانی در اوپن امریکا دوباره مرد شماره یک شوم تا بدون قهرمانی.
Just Nole آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از شما کاربر گرامی Just Nole به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند: