[milad28235]

نوشته اصلی توسط Mohammad_Joulaei

خب اين نظر شماست!!!

من منظورم اينه كه دو جام رو پشت سر هم بردن سخته!!!و خيلي تلاش ميخواد!!شما اين راجر رو با 2005 و 2006 و2007 يكي ميدوني؟

نادال اگه پارسال به مونت كارلو و رم و بارسلونا كمتر اهميت ميداد مادريد و رولند رو ميگرفت!


نه منظورم اين نيست كه با هاس و خوان به زحمت نميفتاد!!!
منظورم اينه كه قبل رولند با دلپترو بازي كرد و عين هلو بردش ولي توي رولند نه!!!و خيلي هم به دردسر افتاد!!!!!(خيلي مثال هاي مرتبت با اين هست)!!!

راجر استراتژي بازيش رو با نادال عوض كرده؟ و پشت سر هم باهاش روبرو نميشه؟


من نظرم اينه كه بازي هايي كه به گرند اسلم منتهي ميشه رو نبايد جدي گرفت و بازيكني مث راجر نبايد توانش رو در معرض نمايش بزاره!!!

كه خدارو شكر هم تقريبا اينجوري شدهو اين اسطوره خيلي خيلي از من و تو با هوش تره!!!


يه سوال ديگه كه به اين بحث خيلي مرتبته( البته فوتبالي):
چرا تيم هاي فوتبالي كه توي مسابقات معتبر هم گروه هستن قبلش با هم بازي نميكنن و بازي هاشون خيلي برا هم حساسه؟
جواب اين سوال با تنيس مرتبطه.

موفق و موئد باشيد.

نوشته اصلی توسط Mohammad_Joulaei

دوست عزيز بخشي از جوابتون رو در پست قبل دادم:

به نظر شما چرا راجر در مسابقه اي كه با سونگا در مونترال داشت ست اخر راجر با ختلاف 2 برك جلو بود چرا بازي داد؟؟؟و حتي دوحه2010 با نيكلاي ؟چرا حتي برا يه ست هم تلاش نكرد؟

حرف شما درسته كه اب و هوا و ... همه تو بازي دخيله.

ولي من توي بازي هايي كه راجر ميكنه اين دستگيرم ميشه!!!

در خدمتم

بله، همه ی پستهایی که من می زنم نظر منه و همه ی پستهایی که شما می زنید نظر شماست
پس برای چی مکررا می گین "این نظر شماست"؟


بله، بردن دو تورنمنت پشت سر هم مشکله، ولی راجر نشون داه که از پسش بر میاد
در مورد رافا هم که مثال زدی، اون دیگه خیلی زیاده روی کرده بود
و می خواست 4،5 تورنمنت پشت سر هم رو ببره، ما داریم در مورد 2 تورنمنت پیاپی بحث می کنیم

همین رافا رو هم که مثال زدین، سالهای متمادی تونسته مونت کارلو و رم رو پشت هم ببره
یا تونسته هامبورگ و رولند گاروس رو Back to Back ببره

بله، راجر مگه چقدر پیرتر شده؟
راجر در سال 2007 تونست هال و ویمبلدون رو پشت سر هم ببره
دو سال بعد یعنی انقدر پیر شده که نتونه؟

آخه باخت به دل پوترو کاملا مشخص بود که به دلیل خستگی نبود
حرفای شما همه در حد گمانه زنی و بازیهای ذهنی خودته

راجر تمامی بازیهاش توی یو اس اوپن 2009 رو با تسط تموم کرد، حداکثر در 4 ست
نیمه نهایی هم که نوواک رو له کرد
فینال هم که دو ست اول کاملا تحت کنترلش بود
ولی به هر حال باخت برای همه پیش میاد دیگه
ربطی به سینسیناتی نداشت که

تازه، توی گرند اسلم، مسابقات یک روز در میون برگزار می شه و وقت زیادی برای استراحت هست
تازه، بین سینسیناتی و یو اس اوپن یک هفته وقته برای استراحت
مگه دیگه چقدر زمان نیاز داره؟
--------------------------------------------------------

حالا شما اینجای بحث، کلا بحث رو عوض کردی
ما داشتیم در مورد شرکت کردن در تورنمنتهای مختلف صحبت می کردیم
بالاخره من نفهمیدم
راجر نباید در تورنمنتهای مسترز قبل از گرند اسلمها شرکت کنه
به چه دلیل؟
به دلیل خستگی یا بدلیل اینکه دستش رو می شه مقابل اونها؟

قبل از رولند توی مادرید خوان رو برد
مادرید چه ربطی به پاریس داره؟
شرایط کاملا متفاوته، شرایط زمین، سرعت، ....

بعدش هم، مگه قراره خوان چون در بازی قبلی باخته، تا آخر دنیا بیاد به راجر راحت ببازه؟

سودرلینگ مگه نبود مقابل نادال تو رم له شد، ولی توی فرنچ بردش


فدرر استراتژی بازی با نادال رو عوض کرده، درسته
چرا؟
تابلوئه
چون نمی خواد دستش و تاکتیکهاش رو بشه
یا مثلا می دونه روی یه خاک کند، حریف رافا نمی شه، واسه چی بره توی مونت کارلو باهاش بازی کنه؟
الکی بره ببازه، به او برتری روانی بده که چی بشه؟
راجر وقتی به رافا دوس داره بخوره که احساس کنه می تونه ببرتش



ببین، راجر قبل از هر گرند اسلم میاد اصلیترین حریفش رو شناسایی می کنه
و دوس نداره قبل از یه گرند اسلم به اصلی ترین حریفش بخوره
به این دلیله که بعضی می گن به همین دلیل توی مونترال 2009 ساخت یا توی دوحه 2010 باخت

در ضمن دلیلی نداره آخر هر پستت آرزوی موفقت کنی یا بگی در خدمتم
خیلی تکراری شده