نمایش پست تنها
قدیمی 07-03-2013, 11:27 AM   #509
M∂hdi
Author
 
آواتار M∂hdi
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
پستها: 3,313
سپاس: 16,491
در 3,306 پست 31,684 بار سپاسگزاری شده
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط roger 4 ever نمایش پست ها



اما همون طور که گفتم از رادوانسکا نباید به راحتی عبور کرد...مهم ترین ویژگی رادوانسکا که امروز هم خیلی به کمکش اومد اینه که به راحتی از هیچ توپ و پوینتی عبور نمی کنه و این خیلی در موفقیتش تاثیر گذاره...خونسردی قابل تحسینی هم داره و به هیچ وجه تحت تاثیر هیچ عامل بیرونی قرار نمی گیره...با این حال به نظرم برای سابین ؛ لی حریف خطرناک تری بود تا رادوانسکا...


با درود، این بدترین مَچ آپ ممکن در نیمه نهایی هست. اگر می گفتن باید دوباره با سرینا ویلیامز بازی کنی، میشد شانس بیشتری رو برای پیروزی قائل بود اما این یکی رو نه.

رادوانسکا، راستش اگر نگیم عجیب و غریب ترین، بدون تردید یکی از بازیکنان استثنایی و غیر قابل پیش بینی تور در این چند سال هست. فینال پارسال رو هم دیدیم که ست اول رو به طرز وحشتناکی واگذار کرد (سرینا روی سِروش چندین بار ریترن وینر داشت) و بعد در ادامه چه نمایشی ارائه داد. ویلیامز بعد از بازی گفت که به شکست نزدیک بوده یا یه همچین چیزی. درست مثل یو اس اوپن برابر آزارنکا.

اگنیشکا رادوانسکا - قهرمان انفرادی دختران ویمبلدون در سال 2005 - بازیکنی هست که می تونه سه کیلومتر رو برای کسب یک پوینت طی کنه، اما بعد از اون خم به اَبرو هم نمیاره. واقعا بدنِ عجیبی داره. بسیار هوشمند و با اعتماد به نفسِ بالا هست، بازی روی نِتِش هم تقریبا بی نقصه (این برای لیسیکی که دیروز با سلاح دراپ شاپ حسابی حریفش رو اذیت کرد، اصلا خبر خوبی نیست) کم هم مصدوم میشه، حتی بر روی هارد کورت با اینکه دوندگی زیادی داره. مقایسه کنید با بخش مردان و بعضی بازیکنان که بعد از یک پوینت چه آه و ناله ای سر میدن . سبک بازیش شباهت هایی هم به ژیل سیمون داره. لی نا به نظرم بازیکن خیلی بهتری بود برای نیمه نهایی، مثل 2011. اگر اشتباه نکنم این چند بازی آخر روی هارد کورت هم به آسونی رادوانسکا رو شکست داده بود اما اینجا روی چمن - در راند چهارم ویمبی 2010 هم فقط پنج گیم به لهستانی داد - فرصت های زیادی رو هدر داد. (خانم لی‌نا، برو خونه و ببین در ست نخست چه اتفاقی افتاد که چهار ست پوینت رو از دست دادی. البته، بدتر از اون فاجعه‌ی ملبورن در برابر کلایسترز نبود).

بازیکنانی مثل کربر، ووزنیاکی و رادوانسکا برای آلمانی مثل سد می مونن، که هیچ راهی برای گذر از اونها متصور نیست. اونا دفاعشون خوبه و مجبورت میکنن که ضربات بیشتری به توپ بزنی و زمانی که شما تحمل رالی رو نداشته باشی، اشتباهات زیاد هجوم میارن. به نظرم نقطه کلیدی مسابقه برای لیسیکی، سرویس خودش و حریف هست. باید روز خوبت در نواختن سرو باشه، دابل فالت ندی (مثل بازی با کانپی که گیم رو از دست دادی) و روی سرویس لهستانی هجوم بی رحمانه ای داشته باشی. قدرت پایین سروهاش، این شانس رو بهت میده که امتیازات مهم و زیادی رو با ریترن مناسب بدست بیاری. از این فرصت باید به بهترین نحو ممکن استفاده کنی، چون در رالی هیچ راهی برای نفوذ نمیده و ذهن و بدنت رو از انرژی کاملا تخلیه میکنه. یک راه دیگه هم اینه که ضربات اغلب با پیس کمش رو به وینر تبدیل کنی و ریتم اون رو در رالی ها سریع قطع کنی. یعنی به جای فرستادن توپ به اوت یا تور، در زمین بخوابونی.(مثل کاری که هموطنت با شجاعت و خونسردی در راند نخست فرانسه با نادال کرد و امتیازات زیادی رو با کوبوندن توپ در همه جای زمین بدست آورد) نه مثل چیزی که در دوبی 2012 نشون دادی. این بازی رو یا باید مثل خودش باشی (جابجایی عالی، تحمل رالی های بالا و پرتعداد) یا تهاجمی تر از همیشه کار کنی (زدن ضربات با ریسک بالا، ضربات عمیق و دان د لاین که بازگشت اونها مشکل باشه). برو ببینم چه میکنی، تا آخرین پوینت بازی بجنگ، اولین فینال در سطح تخصصی انتظارت رو میکشه و کاملا شایستگی اون رو داری

لیسیکی، در راند چهارم کار بزرگی انجام داد، کار بزرگ بعدی، پیروزی در یک چهارم نهایی بود. پس از شکست دادن یک قهرمان، شماره یک یا .. فشار و بار روانی زیادی روی بازیکن هست (مخصوصا در این تورنمنت. به دو نفری که راند اول و دوم نادال و فدرر رو شکست دادن نگاه کنین، یکیشون در کورت حاضر نشد اون یکی هم شل و پل شد یا بازیکنی که شاراپووا رو شکست داد). اون تا به حال در همین تورنمنت، قهرمان 2010 آزاد فرانسه، یو اس اوپن 2011 و یکی از پرافتخارترین بازیکنان روی تور رو شکست داده، مسیری واقعا سخت.

نظر Wim Fissette (مربی سابق کیم کلایسترز):



باخت هایی که از سال 2009 در ویمبلدون داشته:
شکست در سه ست برابر کربر در یک چهارم نهایی - 2012 (از پنج ملاقات پیروزی نداشته)
شکست در دو ست برابر شاراپووا در نیمه نهایی - 2011 (در 2012 و روی چمن تونست مسیر رو پیدا کنه)
2010 - حضور نداشت. به علت آسیب دیدگی مچ پای چپ در یو اس اوپن 2009، کورت رو با ویلچر ترک کرد و پنج ماه دور از میادین بود. بعد هم راه رفتن رو با اعصا شروع کرد.
شکست در سه ست برابر سافینا در یک چهارم نهایی - 2009
امسال، چهارمین صعود متوالی به مرحله یک چهارم نهایی ویمبلدون محسوب میشه.

این بازی به نوعی از فینال سخت تره، چون اون طرف به نظر نمیاد مشکل چندانی باشه حتی با حضور کسی مثل بارتولی که تجربه فینال رو داره (انتظار داشتم کویتووا بالا بیاد، یکی از بازیکنانی که واقعا بازیش رو دوست دارم. بکهندهایی که میزنه میلی متری از روی تور عبور میکنن). از طرفی تنیس زنان باید خوشحال باشه که خواهر کوچکتر رادوانسکا، هنوز سطح بالایی رو نمیتونه حفظ کنه و چند لِوِل پایینتره، والا کاری که در راند نخست آزاد فرانسه با وینس کرد، خیلی بیشتر و احتمالا در سطوح دیگر برای بزرگان اتفاق می افتاد. پترا ستکووسکای 28 ساله ازجمهوری چک، که تنیس باز تاپی هم نیست و کمتر شناخته شده ست (در حال حاضر در رنک 196 جهان)، از چهار بازی برابر رادوانسکا، هر چهار تا رو (از 2005 تا 2012) در سطوح مختلف با پیروزی پشت سر گذاشته. مربی جدید لیسیکی باید یه چیزهایی از این دیدارها ببینه (مثل کاری که راجر رشید، مربی سونگا در فرانسه و در برابر فدرر کرد. اون گفت که قبل از مسابقه با سوئیسی، ویدئوی بازیهای نادال و فدرر رو دیده بود).

H2H
استنفورد 2011 که تونست در سه ست ببره



دوبی 2012 که بازی رو 2-6 1-6 باخت



پیش بینی (مصدوم نشدن حریف): 6-2 و 6-3 برای لهستانی.

اگر بازی رو از دست دادی، فرصت برای جبران هست چون فقط 23 ساله هستی. اگر رفتی فینال و قهرمان شدی تا یو اس اوپن میای روی آواتار. به جا مانده از دیدار با سرینا ویلیامز از یوتیوب ESPN (فقط یک بازی با شکستن رکورد خواهرش فاصله داشت):



نقل قول ها از سایت BBC Sport:





نظر سنجی ها در سایت ESPN و درصد آمارها در ایالت های متخلف امریکا (که با قرار دادن اشاره گر موس روی نقشه کوچک، آمار در سطح جهانی نیز قابل مشاهده ست):












روزنامه تایمز - اسپورت بریتانیا (چهارشنبه 3 جولای - صفحه آخر):



روزنامه خبر ورزشی - چهارشنبه 12 تیر 1392:

ویرایش توسط M∂hdi : 07-03-2013 در ساعت 01:45 PM دلیل: اسکیاوونه، قهرمان 2010 آزاد فرانسه بود نه 2011.
M∂hdi آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
26 کاربر زیر از شما کاربر گرامی M∂hdi به خاطر این پست سپاسگزاری کرده اند: