چگونه فدرر می تواند به اوج بازگردد (او آنچه که شما فکر می کنید نیست)
گرند اسلم بدون راجرر فدرر و رافائل نادال از رویدادهای خیلی نادر است. تماشاگران تنیس و مطبوعات خبری در پرش به این واقعیت سریع بودند و در نتیجه تاریخ جدیدی در تنیس پیش بینی کردند، اما فکر می کنم درفهمیدن نتیجه عجله کردند. مثل کریس، گمان می کنم برای گفتن این کمی زود است.
مطمئننا، فدرر از یو اس اوپن 2009 شکست بزرگی داشته است. این را می دانیم و زمان زیادی را صرف آنالیزش کرده ایم. او فقط قهرمان یکی از 6گرند اسلم ها شده و در 4 فینال قبلی حضور نداشته است. برای راجر، ما در مورد یک شروع خیلی بد صحبت می کنیم.هنوزهم قابل انکار است، از تابستان سال قبل، سبک جدید و سطح بالایی در بازی نشان داد. در سال 2010 نتایج عالی را بدست آورد به خصوص، قهرمانی در کاپ مسترز.اما به اندازه کافی موفق و مصمم نبود اگرچه قادر بود در ملبورن اینگونه باشد.او نتوانست. نماد سوئیس همیشه قابلیت قهرمانی را داشته است زمانی که چاره ای دیگری نداشته اما حالا در آن شکی بوجود آمده است. باخت به جوکوویچ قاطع بود. اما راجر هنوز در سطح بالایی بازی می کند. او قصد دارد و مصمم بودنش به او اجازه خواهد داد تا دوباره بدرخشد. او میبایست بعضی از اشتباهاتش که باعث پرداخت هزینه هایی شده است، را پاک کند.
1. کمبود تمرکز
حتی اگر این رفتار کمتر از گذشته می باشد، او مسابقات زیادی را بازی می کند که کاملا در جریان بازی نیست. معمولا بسیار پرقدرت شروع می کند اما متوجه نمی شود که از حریفش چه می خواهد و از نظر جسمی وذهنی تنزل پیدا می کند.از دست دادن ست سوم و چهارم به ژیل سیمون گواهی این مطلب می باشد. او فقط استعداد طبیعی خود را باور دارد و متاسفانه برای او، این برای بردن کافی نیست. به عقیده من، این نوع رفتار واقعا او را گول می زند. با بازی کردن مثل این ، او دارد تمرکزش را بدین جهت از دست می دهد.این می تواند در مسابقات کارساز باشد چون او از حریفانش خیلی با استعداد تر است. اما در بازی هایی که به حریفانش ارزشی می دهد، او را بی ارزش می کند. او نمی تواند تلنگری بزند. در باخت مقابل جوکوویچ در نیمه نهایی، می توانیم ببینیم که فدرر موجی بازی می کند. او میتواند 4-1 جلو باشد و بخاطر سرویسش، 4-5 عقب افتد. او به حریفش اجازه می دهد که به بازی برگردد.
2. بدون طرح در بازی
فدرر تنیس را بدون در نظر گرفتن حریفش بازی می کند. او سعی دارد که بازی خود را غالب کند اما او نمی خواهد که درباره سبک بازی و قدرتی که طرف مقابلش سعی در شکست دادن او دارد، فکر کند. هر کس دیگری (نادال/جوکوویچ/موری) برای بازی خود نقشه و برنامه ای دارند تا بتوانند این سوئیسی را شکست دهند. او به سبکی در مقابل آنها بازی می کند که باعث دویدن آنها به این طرف و آن طرف می شود و سعی می کند تا سرعت بازی را بالا ببرد. این فن، در برابر نوله اشتباه از آب درآمد کسی که اغلب قادر است که به او حمله کند زمانی که فدرر خودش را با سرعت دادن زیاد در بازی به دردسر می اندازد. اگر در گذشته، نداشتن نقشه ای در بازی مشکلی نداشت او تسلط زیادی دربازی داشت، حالا با این مسئله سروکار دارد تا بتواند در مقابل بقیه بازیکنانی برنده شود که آنها در سطح بالایی قرار دارند و او حالا دیگر نمی تواند فقط به استعدادش اطمینان کند. آنها بهترشده اند و او نیز آنقدر عالی نیست... این یک ترکیب کشنده است.برای من، به چند دلیل صحبت کردن درباره قدرت بازیکنان جدید بنظر نامناسب می آید، راجر هنوز عالی بازی می کند. او در پایان سال 2010 این را نشان داد و سال 2011 را شروع کرد و حتی اگر در اینجا بازی را به جوکوویچ باخت، او شانس هایی زیادی داشت. او فقط بر روی آنها سرمایه گذاری نکرد زیرا در تمرکز مشکل دارد.
او حالا عزم و همتش را پیدا کرده . او سالم است (حتی اگر مصدومیت کمرش او را به دردسر می اندازد) او از مصدومیت های جدی رهایی پیدا کرده است و میتواند با قابلیت های کامل جسمی اش بازی کند که رمز موفقیتی برای بازی اوست. اگر او به بازی کردن ادامه دهد، او و پل آناکن پیشرفت کرده اند، اگر او به شانس هایش در بردن گرند اسلم ها بها دهد و اگر او با مشکلاتی که درباره اش حرف زدیم مبارزه کند، پس فکر کنم او قادر خواهد بود تا به مرحله بالایی برسد و ما را به رویایی درآینده نزدیک ببرد.
By Patrick Mouratoglou