وقتي بچه بودم اگه فدرر رو ميديدم ميپريدم تو بغلش اما الان که فکر ميکنم ميبينم اگه يه زماني ببينمش ميرم باهاش حرف ميزنم ازش هم امضا ميگيرم اما فکر نميکنم کنترلم رو از دست بدم اما.......... اگه يه وقتي آنا رو ببينم ميپرم بغلش ميکنم، بعدش هم .... بعد ميبرمش..... و .....و ....و ..... جاتون خيلي خالي!!
ازش امضا هم نميگيرم(آخه وقت نميشه!!)
|