Mohammad_Joulaei
04-05-2010, 01:38 PM
علل افت فدرر؛ تنيس کم يا انگيزه کم؟
از سالها پيش مسائلي همچون منافع، بعد رسانه اي و پول زياد باعث شده تا بين چهار تورنمنت بزرگ سال و تورنمنتهاي کوچک فاصله اي شديد بيفتند و اين تورنمنتهاي کوچک هستند که بايد هزينه سنگين اين بي توجهي بزرگان تنيس را بپردازند. اينکه فدرر و نادال چه آگاهانه و نه هميشه فقط و فقط به پيروز شدن در تورنمنتهاي بزرگ فکر مي کنند و به ديگر تورنمنتها اهميت نمي دهند هم تا حدي قابل درک است ولي اگر جوکوويچ، ماري و دل پوترو هم همين رفتار را نشان دهند، اين موضوع قابل درک نيست.
راجر فدرر تنيسور سوئيسي براي دومين بار بعد از قهرماني در استراليا با شکستي ديگر مواجه شد. در اينديان ولز او در دور سوم رقابتها برابر باقداتيس حذف شده بود و در ميامي در سه ست مقابل توماس برديک شکست خورد.
به نوشته قدس؛ تنيسور اهل چک که در المپيک آتن هم در اوج شگفتي فدرر را حذف کرده بود، در مسابقه اي که فدرر هيچ نشاني از روزهاي اوج خود نداشت، بار ديگر قهرمان سوئيسي را مغلوب کرد.
فدرر در اين مسابقه حتي يک مچ پوينت را هم هدر داد و در انتهاي مسابقه خودش به اين امر اعتراف کرد: من خوب بازي نکردم و ريتم مناسب را پيدا نمي کردم. تنيس من الان با مشکلي روبرو شده و بايد آن را بفهمم. براي اينکه من نبايد در چنين بازيهايي ببازم.
ممکن است علت اين افت ويروسي باشد که فدرر در ماه فوريه بدان مبتلا شده بود. شايد هم انگيزه او براي تنيس بازي کردن کم شده باشد.
فدرر از تورنمنتهاي کوچک اين روزها براي تمرين کردن استفاده مي کند و علاقه اي به عرق ريختن زياد در زمين مسابقه ندارد. شايد هم شرايط نه چندان مساعد رقباي ديگر او باعث شده تا فدرر هم چندان زحمت زيادي به خود ندهد.
جوکوويچ با يک تحول تکنيکي روبرو شده که شايد تاد مارتين مشاور آمريکايي او بهتر از هرکس ديگر با آن آشنا باشد ولي همه توان او را گرفته است.
دل پوترو با مصدوميتهاي زيادي مواجه شد. ماري در درگيريهاي مربوط به جام ديويس و بحران تنيس انگليس در حال حاضر غرق شده است.
فدرر هم که نشان داد تا چه اندازه خسته و بي انگيزه است. در اين شرايط تنها کسي که علايمي از بازگشت دوباره به تنيس نشان داده رافا نادال است که سال گذشته هفته هاي زيادي را با مصدوميت دست و پنجه نرم کرد.
مصدوميتها و شرايط بد جسماني مسلماً به نوبه خود در افت محسوس تنيسورها تأثيرگذار هستند ولي اگر حافظه خوبي در ذهن هواداران تنيس باشد يک نکته را خيلي خوب به ياد مي آورند. و آن هم اينکه انگيزه تنيسورهاي بزرگ دنيا در تورنمنتهايي غيراز گرنداسلم خيلي پايين مي آيد.
از سالها پيش مسائلي همچون منافع، بعد رسانه اي و پول زياد باعث شده تا بين چهار تورنمنت بزرگ سال و تورنمنتهاي کوچک فاصله اي شديد بيفتند و اين تورنمنتهاي کوچک هستند که بايد هزينه سنگين اين بي توجهي بزرگان تنيس را بپردازند. اينکه فدرر و نادال چه آگاهانه و نه هميشه فقط و فقط به پيروز شدن در تورنمنتهاي بزرگ فکر مي کنند و به ديگر تورنمنتها اهميت نمي دهند هم تا حدي قابل درک است ولي اگر جوکوويچ، ماري و دل پوترو هم همين رفتار را نشان دهند، اين موضوع قابل درک نيست.
آنها که هنوز جوان هستند و مسلماً نتايج مشابه پديده هاي کنوني تنيس دنيا به دست نياورده اند. شايد اين تئوري تا حدي بدبينانه باشد. در اينديان ولز، اما فيناليستها راديک و ليوبچيچ بودند و در ميامي همه شانس رويارويي فدرر و نادال را درفينال رقابتها از دست دادند.
اين دو از مسابقات مادريد 2009 تاکنون يعني از حدود يک سال پيش تا امروز در هيچ فينالي مقابل هم قرار نگرفته اند و اگر نادال هم در نيمه نهايي با لغزش مواجه شود که فلوريدا هم همان سرنوشت اينديانا ولز را پيدا مي کند.
از سالها پيش مسائلي همچون منافع، بعد رسانه اي و پول زياد باعث شده تا بين چهار تورنمنت بزرگ سال و تورنمنتهاي کوچک فاصله اي شديد بيفتند و اين تورنمنتهاي کوچک هستند که بايد هزينه سنگين اين بي توجهي بزرگان تنيس را بپردازند. اينکه فدرر و نادال چه آگاهانه و نه هميشه فقط و فقط به پيروز شدن در تورنمنتهاي بزرگ فکر مي کنند و به ديگر تورنمنتها اهميت نمي دهند هم تا حدي قابل درک است ولي اگر جوکوويچ، ماري و دل پوترو هم همين رفتار را نشان دهند، اين موضوع قابل درک نيست.
راجر فدرر تنيسور سوئيسي براي دومين بار بعد از قهرماني در استراليا با شکستي ديگر مواجه شد. در اينديان ولز او در دور سوم رقابتها برابر باقداتيس حذف شده بود و در ميامي در سه ست مقابل توماس برديک شکست خورد.
به نوشته قدس؛ تنيسور اهل چک که در المپيک آتن هم در اوج شگفتي فدرر را حذف کرده بود، در مسابقه اي که فدرر هيچ نشاني از روزهاي اوج خود نداشت، بار ديگر قهرمان سوئيسي را مغلوب کرد.
فدرر در اين مسابقه حتي يک مچ پوينت را هم هدر داد و در انتهاي مسابقه خودش به اين امر اعتراف کرد: من خوب بازي نکردم و ريتم مناسب را پيدا نمي کردم. تنيس من الان با مشکلي روبرو شده و بايد آن را بفهمم. براي اينکه من نبايد در چنين بازيهايي ببازم.
ممکن است علت اين افت ويروسي باشد که فدرر در ماه فوريه بدان مبتلا شده بود. شايد هم انگيزه او براي تنيس بازي کردن کم شده باشد.
فدرر از تورنمنتهاي کوچک اين روزها براي تمرين کردن استفاده مي کند و علاقه اي به عرق ريختن زياد در زمين مسابقه ندارد. شايد هم شرايط نه چندان مساعد رقباي ديگر او باعث شده تا فدرر هم چندان زحمت زيادي به خود ندهد.
جوکوويچ با يک تحول تکنيکي روبرو شده که شايد تاد مارتين مشاور آمريکايي او بهتر از هرکس ديگر با آن آشنا باشد ولي همه توان او را گرفته است.
دل پوترو با مصدوميتهاي زيادي مواجه شد. ماري در درگيريهاي مربوط به جام ديويس و بحران تنيس انگليس در حال حاضر غرق شده است.
فدرر هم که نشان داد تا چه اندازه خسته و بي انگيزه است. در اين شرايط تنها کسي که علايمي از بازگشت دوباره به تنيس نشان داده رافا نادال است که سال گذشته هفته هاي زيادي را با مصدوميت دست و پنجه نرم کرد.
مصدوميتها و شرايط بد جسماني مسلماً به نوبه خود در افت محسوس تنيسورها تأثيرگذار هستند ولي اگر حافظه خوبي در ذهن هواداران تنيس باشد يک نکته را خيلي خوب به ياد مي آورند. و آن هم اينکه انگيزه تنيسورهاي بزرگ دنيا در تورنمنتهايي غيراز گرنداسلم خيلي پايين مي آيد.
از سالها پيش مسائلي همچون منافع، بعد رسانه اي و پول زياد باعث شده تا بين چهار تورنمنت بزرگ سال و تورنمنتهاي کوچک فاصله اي شديد بيفتند و اين تورنمنتهاي کوچک هستند که بايد هزينه سنگين اين بي توجهي بزرگان تنيس را بپردازند. اينکه فدرر و نادال چه آگاهانه و نه هميشه فقط و فقط به پيروز شدن در تورنمنتهاي بزرگ فکر مي کنند و به ديگر تورنمنتها اهميت نمي دهند هم تا حدي قابل درک است ولي اگر جوکوويچ، ماري و دل پوترو هم همين رفتار را نشان دهند، اين موضوع قابل درک نيست.
آنها که هنوز جوان هستند و مسلماً نتايج مشابه پديده هاي کنوني تنيس دنيا به دست نياورده اند. شايد اين تئوري تا حدي بدبينانه باشد. در اينديان ولز، اما فيناليستها راديک و ليوبچيچ بودند و در ميامي همه شانس رويارويي فدرر و نادال را درفينال رقابتها از دست دادند.
اين دو از مسابقات مادريد 2009 تاکنون يعني از حدود يک سال پيش تا امروز در هيچ فينالي مقابل هم قرار نگرفته اند و اگر نادال هم در نيمه نهايي با لغزش مواجه شود که فلوريدا هم همان سرنوشت اينديانا ولز را پيدا مي کند.