Mohammad_Joulaei
11-22-2009, 04:01 PM
آندره آغاسي از دستاوردها و شگفتيهايش ميگويد
من از تنيس نفرت دارم
جام جم آنلاين: آندره آغاسي، تنيسور سرشناسي كه در پايان سال 2006 بازنشسته و طي عمر طولاني ورزشياش فاتح 8 گرنداسلم تنيس شد، بتازگي كتاب خاطراتش را منتشر كرده كه حاوي نكاتي جالب و كمتر گفته شده درباره زندگي و دستاوردهاي وي است.
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/08/29/100923165319.jpg
اين كتاب كه با مشاركت نشريه اسپورتز ايلاستريتد آمريكا و روزنامه تايمز انگليس، چاپ و مخارجش به وسيله اين دو انتشاراتي بزرگ تامين شده، از روزهاي نخست مطرح شدن اين تنيسور تبعه آمريكا و از شكها و ترديدهايي ميگويد كه برخلاف ظاهر آرام و گاه مقتدرانه وي در دلش ماوا كرده بودند؛ اما شايد مهمترين شگفتي كتاب، افشاي اين نكته باشد كه آندره از تنيس به گونهاي نفرت داشته، زيرا در قبال پدرش كه دائم خواستههايش بالاتر از ايدههاي خود او قرار ميگرفته، نوعي حفاظ و وسيلهاي براي پناه بردن به حساب ميآمده است.
پدر آندره كه از اواسط دهه 1960 در آمريكا ساكن شد، هميشه به پسرش توصيه ميكرد كه ورزش را جدي بگيرد و به گونهاي به او تحميل عقيده ميكرد، اما آندره دوست داشته راه آيندهاش را خودش انتخاب كند و در اين برزخ قرار داشته كه آيا تنيس براي او خوب و مفيد است يا خير و در عين علاقه به آن، احساس ميكرده كه راهي تحميلي به وي بوده است.
آغاسي كه از اواخر دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 اوج گرفت، يكي از 6تنيسور نادر تاريخ است كه توانسته است هر 4گرنداسلم اين ورزش را ببرد، در پايان ديدار دوستانه و نمادين اخيرش با هموطن بازنشسته خود پيت سمپراس (رقيب اصلي او در دهه 1990 و اوايل دهه 2000 در راه تصاحب برترين تنيسور دنيا) در مواجهه با خبرنگاران حاضر در كشور كوچك شرق آسيايي ماكائو گفت: روي اين كتاب و پروسه چاپ آن و روند مطالبي كه بايد در آن بيايد بسيار فكر كردم و مطمئن باشيد نكات غيرمنتظره در آن بسيار خواهيد يافت. بعضي چيزها حتي اسباب حيرت خودم نيز شده است!
پس از افول كانرز و مكانرو
آغاسي در دوراني اوج گرفت كه تنيس آمريكا صاحب سمپراس و جيم كوريير هم شده بود و گمان ميبرد كه با آنها ميتواند افول نسل جيمي كانرز و جان مكانرو را به فراموشي بسپرد و باز هم مقابل ستارههاي اروپايي بايستد و جاي تقريبا سنتياش در صدر اين رشته ورزشي را حفظ كند. فتح ويمبلدون در عين جواني در سال 1992 او را تبديل به پديده جديد اين ورزش كرد، اما دشواريها و رقابتهاي حادتر از راه رسيدند و اين سمپراس بود كه از او بيشتر گرنداسلم برد (14 به 8) و لقب تپانچه را تصاحب كرد. آندره هم البته در آن ايام در جمع 10 تنيسور اول جهان قرار داشت، ولي مجبور بود با مسائل مختلفي كلنجار برود و هم طبق خواسته اطرافيان و وابستگانش زندگي كند و هم راههاي مورد نظر خودش را براي رسيدن به قله تنيس بپيمايد. در كتاب خاطرات او كه همزمان با 39 سالگي وي و با نام «آزاد: يك اتوبيوگرافي» چاپ شده به مواردي از اين قبيل اشاره شده است: وقتي فقط 9 سال داشته در يك مسابقه دوستانه تنيس، جيم براون را كه از بزرگان رشته فوتبال آمريكايي بوده، شكست داده و پدرش 500 دلاري را كه روي برد او شرط بسته بود، صاحب شد.
سال 1997 كه نتيجه تست دوپينگ او مثبت از آب درآمده و ATP (اتحاديه تنيس حرفهاي جهان) از وي بازخواست كرده، به دروغ مدعي شده كه يكي از همراهانش محلول ماده ممنوعه (نيروزا و به روايتي مخدر)! را در ليوان نوشابه وي كنار زمين تنيس ريخته و او نيز بيخبر آن را سركشيده است و به دليلي نامعلوم سران اين نهاد اين ادعا را پذيرفته و پرونده را مختومه كردهاند. با اين كه مريجو فرناندز تنيسور سابق آمريكايي، آغاسي را بابت بيان اين نكات بدون اين كه تحت الزام و اجباري در اين خصوص بوده باشد، ستوده اما هنوز اين سوال باقي است كه چرا آغاسي از موضوعي پرده برداشته كه همگان از آن نامطلع بوده و خبري از دروغگويي وي به سران ATP نداشتهاند.
تاثيري محسوس
آنچه قطعي مينمايد تاثير محسوسي است كه آغاسي بر تنيس جهان در سالهاي دهه 1990 گذاشت و به يكي از بارزترين چهرههاي آن تبديل شد. حضور او در اولين فينال يك گرنداسلم كه اوپن فرانسه به سال 1990 بود، هر چند وي را بر سكوي نخست ننشاند، اما آغاسي از همان جا زندگي زير فشار روحي و بار مسووليتها را آموخت. او 4 سال پيش از آن تاريخ، حرفهاي شد و شركت در تورنمنتهاي بينالمللي تنيس در اين رده را شروع كرد.
وجوه و قسمتهايي از بازي او به لحاظ فني مورد توجه زيادي قرار گرفته و جوانترها قصد تقليد از وي را داشتهاند و عمدهترين آنها قوه بازگرداندن سرويسهاي او وReturn هاي وي بود كه به او در مقابل دارندگان محكمترين و سريعترين سرويسها هم نوعي مصونيت ميبخشيد.
آغاسي كه از اواخر دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 اوج گرفت، يكي از 6تنيسور نادر تاريخ است كه توانسته است هر 4 گرنداسلم اين ورزش را ببرد
او بر خلاف بسياري از تنيسورها مرعوب سرويسهاي گلولهآسايي نميشد كه برخي رقبايش به سمت زمين وي ميفرستادند. بك هندهاي دو دستي قوه و مهارت اداره مسابقهها و استفاده از اشتباهات رقبا هم به او امتيازهايي ويژه ميبخشيد و روي بيس لاين (خط انتهايي زمين) واكنشهاي سريعي داشت و رفلكسهايش قابل توجه بود.
درسي براي سايرين
با اين ويژگيها و عليرغم داشتن برخي ضعفها (مثل سرويسهاي معمولي)، آغاسي در سال 1995 بالاتر از سمپراس و سايرين به صدر جدول جهاني تنيس مردان صعود كرد و در سال 1996 طلاي تنيس المپيك را نيز در بازيهاي آتلانتا برد، اما به همان سرعت نزول كرد، به طوري كه در سال 1997 به رده 141 همين جدول رسيد و باز به اين فكر و نتيجه رسيد كه بهتر است راهي تازه برگزيند.
شايد زندگي وي دور از تنيس، بر زندگي ورزشي او اثر منفي مينهاد. حقيقت هر چه بوده باشد او از 1998 به بعد دوباره آغاسي شد و اين چنين بود كه تنها گرنداسلمي را هم كه به رغم دو بار رسيدن به فينال آن فتح نكرده بود (اوپن فرانسه) سرانجام به سود خود به پايان رساند و در سال 2002 به فينال يو.اس.اوپن رسيد و در آخرين ديدار رسمي سمپراس كه همين مسابقه بود، تسليم وي شد.
او چند سالي است با استفي گراف تنيسور بازنشسته آلماني و برنده 19 گرند اسلم اين ورزش ازدواج كرده و صاحب دو فرزند است و به اعتقاد جين گرابوفسكي مدير برنامههاي تعدادي از چهرههاي نامدار ورزشي و هنري، كتاب وي قطعا بسيار خواهد فروخت و او را پولدارتر خواهد كرد زيرا نكات جالب و افشاگريهاي مردمپسندي در آن وجود دارد و ونوس ويليامز تنيسور زن سياهپوست آمريكايي هم كه 7 گرنداسلم را برده است، چنين اعتقادي دارد. ژاك روگ رئيس بلژيكي كميته بينالمللي المپيك (IOC) نيز ميگويد: «اگر هم آغاسي در اين كتاب به برخي خطاهايش اعتراف كرده باشد، ايرادي ندارد زيرا اثر و درس آن هشدار دادن به سايرين و جوانترها براي پرهيز از آن و عدم تكرار همين مسائل است.
فدراسيون بينالمللي تنيس و اتحاديه تنيس حرفهاي مردان نيز سعي كردهاند از جوابگويي شتابزده به اظهارات آغاسي درخصوص سادهلوحي آنها در قبول ادعاها و توجيهات وي در قبال رويكردش به مواد ممنوعه مورد بحث پرهيز كنند. ظاهرا آغاسي 3 سال بعد از بازنشستگياش يك بار ديگر توانسته است با سياستهاي متنوع خود سايرين را خلع سلاح و ضربهاي كاري به ناظران وارد كند.
وصال روحاني
منبع: Washington post / نوامبر 2009
من از تنيس نفرت دارم
جام جم آنلاين: آندره آغاسي، تنيسور سرشناسي كه در پايان سال 2006 بازنشسته و طي عمر طولاني ورزشياش فاتح 8 گرنداسلم تنيس شد، بتازگي كتاب خاطراتش را منتشر كرده كه حاوي نكاتي جالب و كمتر گفته شده درباره زندگي و دستاوردهاي وي است.
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/08/29/100923165319.jpg
اين كتاب كه با مشاركت نشريه اسپورتز ايلاستريتد آمريكا و روزنامه تايمز انگليس، چاپ و مخارجش به وسيله اين دو انتشاراتي بزرگ تامين شده، از روزهاي نخست مطرح شدن اين تنيسور تبعه آمريكا و از شكها و ترديدهايي ميگويد كه برخلاف ظاهر آرام و گاه مقتدرانه وي در دلش ماوا كرده بودند؛ اما شايد مهمترين شگفتي كتاب، افشاي اين نكته باشد كه آندره از تنيس به گونهاي نفرت داشته، زيرا در قبال پدرش كه دائم خواستههايش بالاتر از ايدههاي خود او قرار ميگرفته، نوعي حفاظ و وسيلهاي براي پناه بردن به حساب ميآمده است.
پدر آندره كه از اواسط دهه 1960 در آمريكا ساكن شد، هميشه به پسرش توصيه ميكرد كه ورزش را جدي بگيرد و به گونهاي به او تحميل عقيده ميكرد، اما آندره دوست داشته راه آيندهاش را خودش انتخاب كند و در اين برزخ قرار داشته كه آيا تنيس براي او خوب و مفيد است يا خير و در عين علاقه به آن، احساس ميكرده كه راهي تحميلي به وي بوده است.
آغاسي كه از اواخر دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 اوج گرفت، يكي از 6تنيسور نادر تاريخ است كه توانسته است هر 4گرنداسلم اين ورزش را ببرد، در پايان ديدار دوستانه و نمادين اخيرش با هموطن بازنشسته خود پيت سمپراس (رقيب اصلي او در دهه 1990 و اوايل دهه 2000 در راه تصاحب برترين تنيسور دنيا) در مواجهه با خبرنگاران حاضر در كشور كوچك شرق آسيايي ماكائو گفت: روي اين كتاب و پروسه چاپ آن و روند مطالبي كه بايد در آن بيايد بسيار فكر كردم و مطمئن باشيد نكات غيرمنتظره در آن بسيار خواهيد يافت. بعضي چيزها حتي اسباب حيرت خودم نيز شده است!
پس از افول كانرز و مكانرو
آغاسي در دوراني اوج گرفت كه تنيس آمريكا صاحب سمپراس و جيم كوريير هم شده بود و گمان ميبرد كه با آنها ميتواند افول نسل جيمي كانرز و جان مكانرو را به فراموشي بسپرد و باز هم مقابل ستارههاي اروپايي بايستد و جاي تقريبا سنتياش در صدر اين رشته ورزشي را حفظ كند. فتح ويمبلدون در عين جواني در سال 1992 او را تبديل به پديده جديد اين ورزش كرد، اما دشواريها و رقابتهاي حادتر از راه رسيدند و اين سمپراس بود كه از او بيشتر گرنداسلم برد (14 به 8) و لقب تپانچه را تصاحب كرد. آندره هم البته در آن ايام در جمع 10 تنيسور اول جهان قرار داشت، ولي مجبور بود با مسائل مختلفي كلنجار برود و هم طبق خواسته اطرافيان و وابستگانش زندگي كند و هم راههاي مورد نظر خودش را براي رسيدن به قله تنيس بپيمايد. در كتاب خاطرات او كه همزمان با 39 سالگي وي و با نام «آزاد: يك اتوبيوگرافي» چاپ شده به مواردي از اين قبيل اشاره شده است: وقتي فقط 9 سال داشته در يك مسابقه دوستانه تنيس، جيم براون را كه از بزرگان رشته فوتبال آمريكايي بوده، شكست داده و پدرش 500 دلاري را كه روي برد او شرط بسته بود، صاحب شد.
سال 1997 كه نتيجه تست دوپينگ او مثبت از آب درآمده و ATP (اتحاديه تنيس حرفهاي جهان) از وي بازخواست كرده، به دروغ مدعي شده كه يكي از همراهانش محلول ماده ممنوعه (نيروزا و به روايتي مخدر)! را در ليوان نوشابه وي كنار زمين تنيس ريخته و او نيز بيخبر آن را سركشيده است و به دليلي نامعلوم سران اين نهاد اين ادعا را پذيرفته و پرونده را مختومه كردهاند. با اين كه مريجو فرناندز تنيسور سابق آمريكايي، آغاسي را بابت بيان اين نكات بدون اين كه تحت الزام و اجباري در اين خصوص بوده باشد، ستوده اما هنوز اين سوال باقي است كه چرا آغاسي از موضوعي پرده برداشته كه همگان از آن نامطلع بوده و خبري از دروغگويي وي به سران ATP نداشتهاند.
تاثيري محسوس
آنچه قطعي مينمايد تاثير محسوسي است كه آغاسي بر تنيس جهان در سالهاي دهه 1990 گذاشت و به يكي از بارزترين چهرههاي آن تبديل شد. حضور او در اولين فينال يك گرنداسلم كه اوپن فرانسه به سال 1990 بود، هر چند وي را بر سكوي نخست ننشاند، اما آغاسي از همان جا زندگي زير فشار روحي و بار مسووليتها را آموخت. او 4 سال پيش از آن تاريخ، حرفهاي شد و شركت در تورنمنتهاي بينالمللي تنيس در اين رده را شروع كرد.
وجوه و قسمتهايي از بازي او به لحاظ فني مورد توجه زيادي قرار گرفته و جوانترها قصد تقليد از وي را داشتهاند و عمدهترين آنها قوه بازگرداندن سرويسهاي او وReturn هاي وي بود كه به او در مقابل دارندگان محكمترين و سريعترين سرويسها هم نوعي مصونيت ميبخشيد.
آغاسي كه از اواخر دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 اوج گرفت، يكي از 6تنيسور نادر تاريخ است كه توانسته است هر 4 گرنداسلم اين ورزش را ببرد
او بر خلاف بسياري از تنيسورها مرعوب سرويسهاي گلولهآسايي نميشد كه برخي رقبايش به سمت زمين وي ميفرستادند. بك هندهاي دو دستي قوه و مهارت اداره مسابقهها و استفاده از اشتباهات رقبا هم به او امتيازهايي ويژه ميبخشيد و روي بيس لاين (خط انتهايي زمين) واكنشهاي سريعي داشت و رفلكسهايش قابل توجه بود.
درسي براي سايرين
با اين ويژگيها و عليرغم داشتن برخي ضعفها (مثل سرويسهاي معمولي)، آغاسي در سال 1995 بالاتر از سمپراس و سايرين به صدر جدول جهاني تنيس مردان صعود كرد و در سال 1996 طلاي تنيس المپيك را نيز در بازيهاي آتلانتا برد، اما به همان سرعت نزول كرد، به طوري كه در سال 1997 به رده 141 همين جدول رسيد و باز به اين فكر و نتيجه رسيد كه بهتر است راهي تازه برگزيند.
شايد زندگي وي دور از تنيس، بر زندگي ورزشي او اثر منفي مينهاد. حقيقت هر چه بوده باشد او از 1998 به بعد دوباره آغاسي شد و اين چنين بود كه تنها گرنداسلمي را هم كه به رغم دو بار رسيدن به فينال آن فتح نكرده بود (اوپن فرانسه) سرانجام به سود خود به پايان رساند و در سال 2002 به فينال يو.اس.اوپن رسيد و در آخرين ديدار رسمي سمپراس كه همين مسابقه بود، تسليم وي شد.
او چند سالي است با استفي گراف تنيسور بازنشسته آلماني و برنده 19 گرند اسلم اين ورزش ازدواج كرده و صاحب دو فرزند است و به اعتقاد جين گرابوفسكي مدير برنامههاي تعدادي از چهرههاي نامدار ورزشي و هنري، كتاب وي قطعا بسيار خواهد فروخت و او را پولدارتر خواهد كرد زيرا نكات جالب و افشاگريهاي مردمپسندي در آن وجود دارد و ونوس ويليامز تنيسور زن سياهپوست آمريكايي هم كه 7 گرنداسلم را برده است، چنين اعتقادي دارد. ژاك روگ رئيس بلژيكي كميته بينالمللي المپيك (IOC) نيز ميگويد: «اگر هم آغاسي در اين كتاب به برخي خطاهايش اعتراف كرده باشد، ايرادي ندارد زيرا اثر و درس آن هشدار دادن به سايرين و جوانترها براي پرهيز از آن و عدم تكرار همين مسائل است.
فدراسيون بينالمللي تنيس و اتحاديه تنيس حرفهاي مردان نيز سعي كردهاند از جوابگويي شتابزده به اظهارات آغاسي درخصوص سادهلوحي آنها در قبول ادعاها و توجيهات وي در قبال رويكردش به مواد ممنوعه مورد بحث پرهيز كنند. ظاهرا آغاسي 3 سال بعد از بازنشستگياش يك بار ديگر توانسته است با سياستهاي متنوع خود سايرين را خلع سلاح و ضربهاي كاري به ناظران وارد كند.
وصال روحاني
منبع: Washington post / نوامبر 2009